کلاغ‌های سفید

آخرین اپیسود فصل ششم با موسیقی ملایمی شروع می‌شود که در صحنه‌های خیلی دهشتناکی ادامه می‌یابد؛ آوایی است که احساس خونسردی و آرامش‌خاطر پس از حوادثی تلخ را القا می‌کند. انگار در قلب و ذهن سرسی لنیستر باشی و نقشه‌هایت به‌بار نشسته باشند.

The Winds of Winter | Game of Thrones Wiki | Fandom

و البته استثنائاً با این نقشه‌های ملکه‌ی چندش‌آور بی‌نهایت موافق بودم و هربار تماشایش می‌کنم، جگرم حال می‌آید!

چهره‌ی عابد اعظم را در آخرین لحظات خیلی دوست دارم. چه افکار غریب و درهمی ممکن بود طی چند ثانیه به ذهنش هجوم آورده باشند! شخصیتش را هم  دوست دارم ولی به‌هیچ‌وجه لایق ذره‌ای قدرت نیست و اصلاً نمی‌داند با آن چه کند. در مقابل چنین پتانسیلی، احمق بی‌خردی بیش نیست.بهترین کار را سرسی با او کرد.

این اپیسود مختص ملکه‌هاست، زنان، فرمانروایان زن؛ سرسی، دنی، یارا گریجوی، آریا، لیانا مورمونت شجاع دوست‌داشتنی عاقل، سانسا که در پس‌زمینه است اما در حوادث خیلی تأثیر می‌گذارد، بانوی سرخ، النا تایرل، زنکه‌ی ننه‌ی افعی‌ها، حتی گیلی که فعلاً پشت درهای کتاب‌خانه‌ی سیتادل مانده.

از دید من، صحنه‌ای که سمول تارلی پا به کتاب‌خانه می‌گذارد (و آن‌قدر هیجانزده و عاشق است که حتی گیلی و سم کوچولو را لحظاتی رها می‌کند) به‌اندازه‌ی آن صحنه‌ای که بال‌های اژدها پشت‌سر دنی میکس شده بودند دارای عظمت است.

The Citadel library, Game of Thrones Season 6 The Winds of Winter … |  Citadel game of thrones, The winds of winter, Watchers on the wall

من اگر در دنیای یخ و آتش بودم، با اینکه ایده‌آلم آریاست، به‌احتمال خیلی زیاد یکی مثل سم می‌شدم و خیلی هم به آن افتخار می‌کنم.و البته که لحظات محبوب من اوقات همدلی جان و سانساست (و جان و آریا، آریا و سانسا،... ؛ اصلاً همه‌ی اعضای این خانواده با هم!).

Game of Thrones 6x10 Jon Snow, Sansa, Milasandre Scene Season 6 Episode 10  - Vidéo Dailymotion

Game of Thrones' Season 6: 10 Questions Raised By Episode 4 - Goliath


زمستان آمده!

«به‌جز از امشب و فردا شب و شب‌های دگر»!

همان چند ماه پیش که تصمیم گرفته بودم لاست عزیزم را دوباره ببینم، برای بعدش Game of Thrones را توی نوبت گذاشته بودم. اما هنوز سراغش نرفته‌ام؛ البته خودم نرفته‌ام! چون از حدود ده روز پیش، اتفاقی متوجه شدم که یکی از شبکه‌ها آن را، دوبله‌شده، پخش می‌کند. امروز صبح فصل اولش تمام شد ولی دوبله‌اش آن‌قدر فلان و بهمان است (ایراد نمی‌گیرم؛ در حد بضاعتشان کار کرده‌اند لابد و برای کسانی مثل مامان من که چشمشان درد می‌گیرد مدام زیرنویس‌ها را دنبال کنند فرصت خوبی  برای سریال‌دیدن است) بله آن‌قدر ناجور است که خودم از قهرمان‌های هفت اقلیمم خجالت می‌کشم دیگر دیدن آن را به این ترتیب ادامه دهم. قصدم این است سریال را در همان ساعت، با نسخة‌ اصلی و با صدای خود هنرپیشه‌ها ببینم. ولی نمی‌دانم چقدر موفق به اجرا خواهم شد. به این صورت دیدنش را توبه‌کار شدم ولی نمی‌دانم سر پیمانم خواهم بود یا، به‌قول شاعر، به‌جز از امشب و ...!

ــ عنوان مطلب را که نوشتم، این آهنگ شهرام صولتی را دلم خواست گوش کنم. پیدایش کردم و الآن از نت‌هاش و نرمای ریتمش و صدای دوست‌داشتنی خواننده لذت می‌برم.