شهریور 87

جشن می گیریییم م م !

چند روز پیش یه بسته از جشن کتاب ( انتشارات کاروان ) به دستمون رسید. بازش کردیم . بر خلاف انتظارمون و به جای شماره ی جدید نشریه ، یه کتاب با قطع جیبی از توش بیرون اومد . من تازه داشتم با خودم فکر می کردم که نشریه چرا این شکلی و ... اصلاً این چیه ... ؟؟؟

دوس جون شروع کرد به خوندن نامه ای که ضمیمه ی کتابه بود :

« دوستان و همراهان عزیز جشن کتاب

حرفمان کوتاه است : جشن کتاب به دستور معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد لغو امتیاز شد . تحریریه ی جشن کتاب نشریه ی شماره ی شش را با تعداد صفحات تقریبی چهارصد صفحه آماده ی انتشار برای شما کرده بود که این خبر به ما رسید . متأسفانه ، ... »

_ یعنی چی ؟

...

اون روز خیلی پکر شدم . نمی دونم چرا دقیقا ً احساس کردم یکی دیگه مرده .

پ.ن. : ماجرای اون کتاب داخل بسته اینه که قراره اگه اعضای باشگاه کتاب راضی باشن ، به جای این که هزینه ی اشتراکشون عودت داده بشه « به سیاق تمام باشگاه های کتاب دنیا ، در هر فصل یک کتاب » در عوض نشریه ی مرحوم ، براشون ارسال بشه .

شهریور 87

کریستین ، کید و اسدالله

کریستین و کید رمان عاشقانه ای است که نویسنده اش _  گلشیری _ آن را در ردۀ رمان های نو فرانسه قرار داده است . او نوشتن این رمان را ابزاری برای شناخت احساس خود می دانست و از طریق آن عاشق بودن خود را درک کرد . رمان در هفت فصل ، و در هر فصل با بندی از کتاب مقدّس آغاز شده که یک روز از هفت روز آفرینش را بیان می کند .

نویسنده به جای ایجاد تعلیق و ماجرا در داستان ، سعی می کند جنبه های پنهان ماندۀ مسایل را کشف کند . در ظاهر جملات می بینیم که نحو جملات تغییر کرده ؛ در هر جمله کلمات معترضه که تأکیدی هستند ، با تأخیر بیان می شوند و مانع اطلاع رسانی دقیق و کامل جمله ها می شوند ، به آنها عدم صراحت و ابهام می بخشند و کمتر جمله ای است که صریح و واضح مفهوم خود را منتقل کند .

دلیل ذکر بخش هایی از تورات در داستان مانند تقلید از خلقت است ( صد سال داستان نویسی ایران ؛ میرعابدینی ؛ ص ۶٨٣ ) ؛ همچنان که خداوند آسمان و زمین و انسان را آفرید ، نویسنده نیز ضمن زیستن و تجربه کردن ، داستان آن را هم خلق می کند ... و با خلق داستانی یا بخشی از داستان سعی می کند که همان داستان در واقعیت ، همان طور که او رقم زده تکرار شود .

****************

[ اسدالله روح ها را می بیند ! ]