نعمات بی‌منت، فرشتگان خاموش

یادم آمد من چنددددتا کتاب وسوسه‌برانگیز قلقلکی دارم که باید بخوانمشان و چرا نمی‌خوانمشان؟ چون انگار دورخیز کرده‌ام برای این تخته‌ی پرش!

یکی‌شان کتاب مرحوم ثفون، و دیگری‌ها فرانکی پرستو،‌شش کلاغ که آن‌قدر برایش ذوق دارم و جلد دومش را هم فیدیبو آورده... از آن‌طرف هم مغزم مرا ملزم می‌کند چندتا از این نیمه‌کاره‌ها را بخوانم.

همممم....


آن همه برف در انتها

خوب، طی این مدت دو جلد دیگر از مجموعه‌ی دُری قشنگم را خوانده‌ام و آخرین جلد باقی‌مانده را  دیشب شروع کردم (جایزه به خود). این دو هفته‌ای هم قدری استرس و حرص به خودم داده‌ام و چند شب خواب ناآرام داشته‌ام (بابت برنامه‌ریزی منحصربه‌فرد خفنم) اما حالا یک‌جور قشنگی در آستانه‌ی رهایی‌ام انگار.

ولی چنان به کتاب کودک و نوجوان بسته شده‌ام که نمی‌توانم سمت کتاب‌های بزرگسال بروم!

الآن هم جرمی فینک و این کتاب را ممنوع کنید نیمه‌کاره مانده‌اند. فکر می‌کردم اولی خیلی خوب باشد ولی تا این‌جا که نمی‌توانم نظری داشته باشم. دومی هم متنش در صفحات ابتدایی جذاب نبوده (برعکس بازخوردها) و باید ببینم چطور پیش می‌رود. شاید هم دوباره از ابتدا بخوانمش.

دو روز پیش، نصفه‌نیمه فیلم سال دوم دانشکده‌ی من را دیدم. کنجکاو بودم تهش چه می‌شود که نشد ببینم. اسم فیلم را هم حتی نمی‌دانستم. دیروز پیدایش کردم و از اول تا آخر دیدمش. جای تعجب بود که چرا این تعداد هنرپیشه‌ی شاخص توی فیلم بود! بعد اینکه از هنرپیشه‌ی اصلی (نقش مهتاب) خیلیییی خوشم آمد؛ چقدر هنرپیشه‌اش خوششششکل بود! نقشش را هم دوست داشتم و بهش حق می‌دادم ولی شاید کامل نفهمیده باشمش. اینکه چرا آن‌طور رفتار می‌کرد. به‌نظرم بیشتر تحت تأثیر عذا ب‌وجدان بود و زیاده‌ازحد ترسید و از انتخابش در آخر فیلم هم خوشم نیامد! دلش با چیز دیگری بود ولی انگار خودش را تنبیه کرد ناخودآگاه.  اصلاً فکر می‌کنم علی هم همین کار را کرد. برایم سؤال بود چطور از آوا،‌که شبیه یک ربات خودخواه بود،‌ خوشش آمده!

سال دوم دانشکده من» از چهارشنبه به سینماها می‌آید - خبرگزاری مهر | اخبار  ایران و جهان | Mehr News Agencyنقد فیلم سال دوم دانشکده من - آرت تاکس


مسخره‌باز را هم گرفتم برای وقتی دیگر. دو فیلم دیگر هم از علی مصفا پیدا کردم و دلم می‌خواهد آن‌ها را هم ببینم.

عطر گل یاس

اتفاقی متوجه شدم یکی از سریال‌های خاص سال‌هاااااا پیش پخش می‌شود؛ کجا؟ آی‌فیلم.

و از امروز صبح، مشتری شده‌ام!

بیوگرافی بازیگران سریال عطر گل یاس + داستان و عوامل

باجناق‌ها،‌ در نقش پدر و پسر :)

 آواز تیتراژ پایانی


توسکان

آمدم چیزکی بنویسم، دیدم حسش نیست؛ وقتش نیست؛ حالش هم نیست. اصلاً شاید موقعیت درستش نباشد.

و چقدر همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم و چقدر از آن‌ها را حتی نمی‌دانیم که مرتکب شده‌ایم!

اشتباه من این بود که وسط حرف دو نفر دیگر حرف زدم. یک جمله‌ی بی‌ربط گفتم. اشتباهش این بود که به خودش گرفت؛ در حالی که حرف من ربطی به او نداشت و به موضوع جمله‌ی آن نفر سوم مربوط بود. بعد که برایش توضیح دادم،‌ معلوم شد جمله‌ی آن دیگری را هم اشتباه متوجه شده؛ فکر کرده دارد به او تحکم می‌کند. در این صورت، من هم دارم آن تحکم را تأیید می‌کنم.

سابقه دارد؛ پیش می‌آید گاهی که واژه‌ها در کلامش شاخک دارند! انگار جایی که نباید به‌کار رفته‌اند. و وقتی دقت می‌کنی، همین‌طور است. پس، از چنین کسی برداشت اشتباه بعید نیست.

واکنش من هم عقلانی بود برای همین، دلم نلرزید! پیشکشی بود به خدایان روابط و «ولش کن بابا!». مقام جالبی است! خیلی دوست داشتم درکش کنم.

ننامیدنی!

امیدوارم انبه‌ی قشنگم قهرش نگیرد، ولی من متوجه شده‌ام خیلی بیشتر شیفته‌ی انجیر و حتی ازگیل ژاپنی‌ام تا انبه جان؛ حتی حتی طالبی خوب!

یاد درخت ازگیل ژاپنی،‌ که آخرین سال زندگی در بابلسر به میوه‌های بهشتی‌اش ناخنک می‌زدم به‌خیر!

خواص ازگیل ژاپنی برای تقویت سیستم ایمنی بدن | فروشگاه عطاری یاس

فرارو | 10 خواص باورنکردنی میوه ازگیل ژاپنی یا لوکوآت و روش کاشت آن در منزل

سوگند که به همین قشنگی بودند و مزه‌شان فراتر از بسیاری لذت‌ها!

بهشت بر لبه‌ی طاقچه

این طاقچه‌ی بی‌نهایت چه تله‌ی جذاب شیرینی است!

باعث شده گاهی وقت‌ها کتاب را با کتاب روشن کنم!

*خنده‌دار این‌جاست که مثلاً یادم رفته ماجرای کتاب رالف قصه می‌نویسد چه بود!