همه‌ی این‌هایی که منم

کریچر درونم به‌شدت قاطی کرده و روآمده؛ همه را مشتی گندزاده‌ی بی‌اصل‌ونسب می‌بیند و حاضر است به تنبان ننه‌ی سیریوس پناه ببرد ولی از نزدیک با بنی‌بشری روبه‌رو نشود، وگرنه کلی سم به سویشان می‌فرستد.

فکر می‌کنم سهراب سپهری درونم کمی بی‌احتیاطی کرده و خواسته ادای زوربا یا ارباب او را دربیاورد ولی به مذاقش خوش نیامده.

کار از گرگینگی گذشته؛ گرگینه از تغییرحال و اعمالش آگاه نیست ولی من بر همه‌ی این‌ها تا حد زیادی آگاهم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد