نویسنده‌ای در هاله‌ی مه

1. فکرکن! باد در درختان بید تا حالا هونصدبار ترجمه شده!

2. به‌احتمال بسیار،‌ نویسنده‌ی جدیدی برای خودم کشف کرده‌ام! معرفی می‌کنم:

دَدَدَدَن‌ن‌ن‌ن... کارلوس روئیس ثافون (گاهی ثبت شده: روئیززافون/ زفون/ ثافون/ حتی روییس سافون که البته «روییث ثَفون»درست‌تر به نظر می‌رسد) از خاک زرخیز اسپانیا.

فعلاً جلد اول از سه‌گانه‌ی مه را خوانده‌ام؛ با عنوان شاهزاده‌ی مه و مشتاق شدم دو جلد دیگرش را هم حتماً بخوانم. دو کتاب دیگر هم برای بزرگسال نوشته که واقعاً وسوسه‌انگیزند: سایه‌ی باد و زندانی آسمان. امیدوارم به‌زودی دستم بهشان برسد!

درمورد اولی:

[داستان این رمان در شهر بارسلون اسپانیا اتفاق می‌افتد. نویسنده در این باره نیز می‌گوید: «بارسلون یک دلربایی، راز و حالت رمانتیک در داستان ایجاد می‌کند. چیزهای زیادی این مکان، خیابان‌ها تاریخ و مردمش را بی‌همتا می‌کند. گذشته از این، آنجا زادگاه من است: جایی که من آن را مثل کف دستم می‌شناسم. می‌خواستم از این پس‌زمینه خارق‌العاده، به عنوان یک عنصر اساسی استفاده کنم، خیلی شبیه کارهایی که رمان‌نویس‌های بزرگ قرن نوزدهم، همچون لندنی که دیکنز خلق کرده است یا پاریسی که ویکتور هوگو و بالزاک و غیره خلق کرده‌اند. وقتی رمان سایه باد نوشته شد استقبال گسترده جهانی از آن نظر بسیاری از منتقدان را به این موضوع جلب کرد و همه این‌ها به داستان مهیج آن باز می‌گردد. به شخصیت‌ها، خوشایند بودن زبان و تصویرسازی و تجربه‌ای که از خواندن آن حاصل می‌شود: «هنوز روزی را که پدرم برای نخستین بار مرا به گورستان کتاب‌های فراموش شده برد به یاد دارم. اوایل تابستان ١٩٤٥ بود... ما در خیابان‌های مدفون زیر آسمان خاکستریِ بارسلونا راه می‌رفتیم. پدرم هشدار داد که در مورد چیزی که امروز می‌بینی، نباید به احدی حرفی بزنی، حتی به دوستت... هیچکس.» کتاب سایه باد بیش از یک سال در اسپانیا پرفروش‌ترین کتاب بود و پس از ترجمه به سایر زبان‌ها، به کتابی پرفروش در جهان تبدیل شد.]

و

[گورستان کتاب های فراموش شده در دل شهر قدیمی بارسلونا پنهان شده است،کتابخانه ای با دالان های هزارت و عناوینی فراموش شده و مرموز مردی پسر ده ساله اش را در صبحی سرد به این کتابخانه می آورد.پسر اجازه داد یک کتاب انتخاب کند و او از میان قفسه های غبار گرفته سایه باد اثر خولیان کاراکس،را بر می گزیند.پسر بزرگ میشود و چند نفر به دلایلی مرموز و رعب انگیز به کتاب او به شدت علاقه نشان میدهند و بدین ترتیب رمانی سحر انگیز پدید می آید؛سراسر تعلیق و تامل ترکیبی از سبک صد سال تنهایی گارسیا مارکز جن زدگی‌ای اس.بایت داستان های کوتاه بورخس آنک نام گل اومبرتو اکو،سه گانه نیویورک پل استر و گوژپشت نتردام ویکتورهوگو. اگر این آثار را دوست دارید سایه باد را نیز دوست خواهید داشت]

شاهزاده‌ی مه یک نکته‌ی مهم دارد که گرِهَش هنوز باز نشده (طبیعی است)‌ منتظرم دو جلد بعدی را هم بخوانم و بتوانم کل مجموعه را بسنجم.

آخر آخر دیشب هم خدمت کتاب شصت‌صفحه‌ای هیربل کوچولو رسیدم [1]

[1]. دنیای هیربل، پتر هرتلینگ، ترجمه‌ی گیتا رسولی، انتشارات محراب قلم (کتاب‌های مهتاب) [2].

[2]. مجموعه‌هایی که زیر نظر آقای اقبال‌زاده برای کودک و نوجوان منتشر می‌شوند خیلی خیلی خوب‌اند؛ چند کتاب در نشر قطره به این صورت کار شد که دو کتاب از آلموند را از آن انتشارات خواندم. بعد از آن هم که در محراب قلم این کار را در دست گرفتند و از این مجموعه هم فکر کنم فقط دو کتاب خوانده‌ام؛‌ آن هم از یک نویسنده. چه اتفاق جالبی؛ دوتا دوکتابی از نویسنده‌های مشترک!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد