چند سال پیش، شایع شده بود قرار است هالیوود فیلمی درمورد زندگی مولانا جانمان بسازد و دیکاپریو هم در آن نقش داشته باشد؛ حالا یادم نیست نقش خود مولانا را بازی کند یا شمس را نقش مولانا را.
دقیقاً یادم نیست واکنشها به این خبر چه بود ولی پیش خودم فکر میکردم هالیوود، با درصد زیادی، به این سوژه گند خواهد زد و حتی حضور لئو هم نمیتواند آن را پیش چشم ما شیرین کند. الآن فکر میکنم اگر قرار است چنین پروژهای عملی شود؛ بهتر است از نویسندگان و هنرمندان ایرانی هم، بهطور جدی، راهنمایی و یاری گرفته شود.
اما به دیکاپریو در این نقش فکر میکردم؛ اول اینکه به نظر من لئو بیشتر به شمس میآید. بعد هم اینکه هالیوود حق دارد از بازیگرهای جذابش برای پروژههای پرسروصدا و جهانی و ... حالا هرچه، استفاده کند. اگر خود ما هم چنین پروژههایی داشته باشیم؛ دوست داریم بهترین و جذابترین هنرپیشهها در آنها بازی کنند. بعدش فکر کردم اگر قرار بود من هنرپیشهها را انتخاب کنم؛ نقش شمس را میدادم به فرخ نعمتی. مطمئنم خیلی خوب میشد! برای مولانا هنوز کسی به ذهنم خطور نکرده.
یا میتوانستم پروژه را در اسپانیا کلید بزنم و فضایی کاملاً متفاوت و فقط با برداشت از این داستان خلق کنم و نقش مولانا را به آنتونیو باندراس و شمس را هم به خاوییر باردم بدهم! بیشتر لوکیشنها هم اندلس و گرانادا و مباحثات این دو هم زیر سایة درختان زیتون باشد. حتی گاهی باندراس ابیاتی از مولانا را به زبان فارسی بخواند!
ـ دیروز فیلمی با بازی باندراس دیدم که، از لحاظ فضا و لوکیشن،نقطة عطفی در زندگیام محسوب میشود.
ـ به نظرم، «بلخی» خیلی شیرینتر و اصیلتر از «رومی» است برای مولانا و حق مطلب را بهتر و عمیقتر ادا میکند.
[1]. دارم پشتسرهم این آواز از دولتمند خلف جان گوش میدهم!
اگه قراره عملی شه واقعن نمی دونم باید راجبش خوش حال باشم یا گریه کنم که به هالیوود اعتماد ندارم.
راستیییی، من بعد غیبت کبری برگشتم و دیدم که به به. این جا رو ببینین چقد عوض شدهههه.=))
دقیقاً! فکر کنم اینا معمولاً ایدهآل آدم رو برآورده نمیکنن
هعی آره! اولش سختم بود اینجا این شکلی شده مخصوصاً اون بالا، سردرش، اصن دوسش نداشتم. همین الآنم تو آپ کردن عکسا کرم میریزه و اونطوری که میخوام درنمیاد. منتها حسن بزرگش اینه که میشه سردرش رو عوض کرد و منم انقققققققد زور زدم تصویر مورد علاقهم رو بذارم و مجبور شه قبول کنه که بالاخره کوتاه اومد. الآن شده بهشتم!