-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 13 شهریور 1393 16:48
August 25, 2014 · اطلاعات آلبوم جدید همایون شجریان که منتشر شده، گویا سهراب پورناظرینوازندۀ کمانچه، سهتار، عود، پرهیب هست.. کامنتا: -انصاف نیست جمی جانسون فقط باس بزنه بعد سهراب پورناظری کمانچه و سه تار و عود و پرهیب :| خسته میشه _درست میگه اگه میشه دونفر هنرمند دیگه رادر جمع خودتون راه بدید . *انگار دیگ هلیم نذریه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 13 شهریور 1393 16:32
August 31, 2014 · در گیر تو بودم که نمازم به قضا رفت درمن غزلی درد کشید و سر زا رفت سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سمتی که تویی عقربه ی قبله نما رفت در بین غزل نام تو را داد زدم داد آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت ؟ من بودم و زاهد به دوراهی که...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 شهریور 1393 16:31
September 1, 2014 · آقا یه سؤال: وقتی من یه نفر رو block کرده باشم، خودم هیچ جا اثری از آثارش نمی بینم؛ نه لایکش نه کامنتش .. ولی آیا اون هم لایک و کامنتای منو نمی بینه؟ متوجه میشه من کجا بودم/ نبودم؟ O.o یعنی تااونجا کنجکاوی برانگیزه که یه وقت میرم یه آی دی دیگه می سازم خودمو block می کنم این موضوعو چک کنما
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 شهریور 1393 16:29
September 4, 2014 · “ لورکا همیشه دوست داشت ما را بخنداند " (خاطرات کارلوس مورل لا لای نش ، سفیر آن روزگار شیلی در پاریس ، از لورکا ) فدریکو به من گفت : " پیروزی دائمی و مستمر ، خوشبختی نیست ... در زندگی که در پایانش چیزی وجود ندارد ؛ وقتی که یک چیزی را همیشگی و مستمر می بینم ، اندوهگین می شوم .... همه چیز...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 شهریور 1393 16:29
September 4, 2014 · “ لورکا همیشه دوست داشت ما را بخنداند " (خاطرات کارلوس مورل لا لای نش ، سفیر آن روزگار شیلی در پاریس ، از لورکا ) فدریکو به من گفت : " پیروزی دائمی و مستمر ، خوشبختی نیست ... در زندگی که در پایانش چیزی وجود ندارد ؛ وقتی که یک چیزی را همیشگی و مستمر می بینم ، اندوهگین می شوم .... همه چیز...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 شهریور 1393 16:29
September 4, 2014 · “ لورکا همیشه دوست داشت ما را بخنداند " (خاطرات کارلوس مورل لا لای نش ، سفیر آن روزگار شیلی در پاریس ، از لورکا ) فدریکو به من گفت : " پیروزی دائمی و مستمر ، خوشبختی نیست ... در زندگی که در پایانش چیزی وجود ندارد ؛ وقتی که یک چیزی را همیشگی و مستمر می بینم ، اندوهگین می شوم .... همه چیز...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 شهریور 1393 16:31
September 1, 2014 · هی میرن کامنت می نویسن که: امیدوارم همایون شجریان از مسیر درست منحرف نشه.. موسیقی سنتی .. این که راکه! گیتاااار؟؟؟ ... :(( منم امیدوارم نه تنها ایشون که تمام هنرمندای صاحب سبک و صاحب نظر و صاحب ذوق و ... اصن به این چیزا اهمیت ندن و فقط کار خوب تولید کنن. هرچی «خوب» باشه گوش دادنیه، دیدنیه، .. درضمن...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 شهریور 1393 16:29
September 2, 2014 · عزرائیل منتظر بود جیمی جیمیسون در شکل گیری آلبوم «آرایش غلیظ» سهمی داشته باشه بعد بره دنبالش! روحش شاد! *نکنه واقعنی به مرحوم برخورده باشه که سهراب پورناظری 4-5 تا ساز نواخته و به ایشون فقط یکی رسیده؟ بریم از کامنترها بپرسیم! آگاهی نسبتبه این چیزا از صفات بارزشونه آخه!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 شهریور 1393 16:28
September 21, 2014 · راستی فردا روز سیب زمینی سرخ کرده خوردنه! امیدوارم خودم یادم نره :D
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 شهریور 1393 16:47
August 27, 2014 · Simi Valley, CA, United States · این جانب دو روزه معتاد به آهنگ « دوسِت دارم » شده م که نقل هست اجرای گروه سوِن ِ. شونصد بار تکرار، به حدی که موندم دلزده شدم یا وابسته! هیچی دیگه م نمی تونم گوش بدم! تجربه قبلی م یکی از اجراهای یانی بود .. یادم نیست آخرش چیکار کردم خلاص شدم :/ کمـــــــــــک!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 شهریور 1393 16:47
August 27, 2014 · Simi Valley, CA, United States · باز من بدون اطلاع خودم رفتم امریکا! حالا امیدوارم هواش خوب باشه اونجا! هی خودم، چه خبرا؟ پاشم بیام؟ یا بر میگردی خودت؟
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 مرداد 1393 16:48
August 23, 2014 · خب حالا همه چی داره وارونه میشه! چندتا دوست به تازگی پیدا کردم خیلی کوچولو! در ابتدای نوجوانی حتی! ارتباطم زیاد باهاشون قوی و صمیمانه نیست حتی همدیگه رو خوب نمی شناسیم ولی یه حس قلقلک آوری رو در آدم بیدار می کنه * اینکه آدم دوستاش مطابق سنش نباشن و بزرگتر/ کوچکتر از خودش باشن به طور خلاصه می دونم از...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 مرداد 1393 16:53
August 20, 2014 · از اونجا که درگیر Once upon a time in wonderland هم هستم، تازه یادم اومد دیشب وسط خوابای درهم برهم تعقیب و گریزی م، یه صحنه ای بود از خواب پریدم، متوجه شدم دارم زیرلب اسم Jabberwocky رو صدا می کنم!!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 مرداد 1393 16:58
August 15, 2014 · حرفایی که فاسکو و جان توی سلول به هم می گفتن رو قبول دارم؛ هم نظر این و هم نظر اون. منتها بستگی به روحیۀ طرف داره که حتی بعد از یه تلاش طوفانی به سمت کدوم ایده بره. اینکه « ما فقط داریم اتفاقات رو به تعویق می ندازیم » یا « ما تاثیرگذار بودیم/ هستیم» _ ولی اشارۀ جان هم خیلی ظریف بود که « تو مدت...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 مرداد 1393 16:53
August 20, 2014 · باز دوباره خوابای « پرسن آو اینترست» ی م شروع شده دیشب من مسئول تعقیب مستر ریس بودم که گمونم زود هم لو رفتم ولی خودمو زدم به اون راه قدم بعدی فهمیدم شرور ماجرا Dr. House هست و من شدیدا در خطرم!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 مرداد 1393 16:56
August 17, 2014 · * آدم به سختی دلش میاد کتابای «افق» جان رو از خودش جداکنه ولی میشه رفت از اون کتابای «سبز»شون خرید کرد حداقل! ^_^ سال گذشته طرحی داشتیم با عنوان اینبار شما به ما کتاب بفروشید! و به دلیل اینکه این طرح با استقبال روبهرو شد و به جای یک ماه 3 ماه ادامه یافت، امسال هم کتابفروشی شمارهی یک افق، «کتاب...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 مرداد 1393 16:54
August 20, 2014 · یعنی این مستر ریس دستم بیفته می گیرم یه فصل می زنمشا! عهع!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 مرداد 1393 16:52
August 22, 2014 · ای ول آبرامز! ای ول! دوتا episode عقب انداختی ش ولی بالاخره episode 16 ; RAM ترکوندی! ای ول! ازت راضی ام! ^_^ *Person of interest; S3
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 مرداد 1393 16:50
August 22, 2014 · از پیج اعترافات احمقانۀ شما: برای گرفتن گواهینامه 3-4 باری بود داشتم شهری میدادم با آخر که قبول شدم ب سلامتی (کلی ذوق )....سرهنگ بم گفت قبولمو گفت پیاده شو برو آموزشگاه....آغا من درو باز کردمو .... ولی هر کاری کردم نمیتونستم پیاده شم....داشتم خودمو میکشتما....این وسطم هی میگفتم ولم کن....(نفر آخر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 مرداد 1393 16:56
August 17, 2014 · وضعیت «آبکی»! مث من که هرچی آب می خورم بازم عطش دارم تو این روزای گرررم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 مرداد 1393 16:56
August 16, 2014 · ویــل! ویل اسکارلت! سرباز دل! چه آرزوی هوشمندانه ای ! ولی هر آرزویی بهایی داره
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 مرداد 1393 16:58
August 15, 2014 · هممم! من از اولش حس می کردم یه چیزی مث She نُت های منو می خونه. :) )) خود Root پنداری!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 مرداد 1393 16:57
August 16, 2014 · لذتی بالاتر از این نیست که کسی را بیابی که جهان را مثل تو ببیند اینگونه می فهمیم که دیووانه نبوده ایم ... ٠•●ஜ کریستین بوبن ஜ●•
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 مرداد 1393 16:55
August 18, 2014 · هووی زلزله! روتو کم کن دیگه! * اگر هم قصد و نیت زمین شناسانه و .. داری برو یه جایی که آدم و ساختمون نداشته باشه
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 مرداد 1393 17:04
August 12, 2014 · نوشتن درمورد امروز رابین ویلیامز دل و جرأت می خواد که من ندارم! بوس بهش <
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 مرداد 1393 17:03
August 13, 2014 · Michael Cole: I was trying to get your back. Samantha Shaw: Always trying to be the hero, huh? Michael Cole: No. Just yours.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 مرداد 1393 17:12
was reading Too Loud a Solitude . August 9, 2014 · "For 35 years, I've been a book crusher. This is my love story.." __Hanta wants to read
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 مرداد 1393 17:03
August 13, 2014 · Zoe Morgan: I heard you came back from the dead. Samantha Shaw: Yeah, only eight more lives left.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 مرداد 1393 17:02
August 13, 2014 · این کارتون جدید تینک خیلی بامزه بود کلاً داستان کاپتان هوک خودمون رو تو دل خودش داشت.. از دزد دریایی و کشتی پرنده و ستاره دوم و اون جزیره شکل ناکجاآباد بگیر تا هوک و تیمساح و ساعت خوردنش و .. :) ) ولی خوبه جدیداً به صرافت افتادن هوک رو هم جذاب به نمایش دربیارن
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 مرداد 1393 17:02
August 13, 2014 · هه هه! اونجا که ویدیا فهمید توانایی به حرکت درآوردن هوا رو از دست داده .. بدتر از اون تبدیل به تینک شده ! :) ) طفلک!