وسط این همه کار، توی متن چشمم به اسم کوروساوا میافتد و دلم هوس فیلمدیدن میکند.
این قشنگ است و بر آن خرده نمیگیرم؛ جوانههای کوچکی است که بین همه چیز، خوب یا بد یا ...، توی دلم سبز میشود و خودش را سمت نور میگیرد تا گرمم کند. حتی اگر تا مدتها بعد هم سراغ دلیل وجودیشان نروم یا کمکم بخشکند، آن لحظه کار مهمشان را انجام دادهاند.