دیشب متن کوتاه جذابی در ستایش صد سال تنهایی و کتاببالینیبودنش برای آن خواننده خواندم و روحم پرواز کرد!
دیدم حق دارم، اگر هر چند سال، دورهاش میکنم و لذت میبرم. و اینکه هنوز جا برای خواندن دارد و اینبار خیلی شایسته است قلمبهدست باشم. هیچوقت نشد سطرها و صفحاتش را، آنطور که مطلوبم است ـ مثل باستانشناسها، با قلم کلنگ بزنم و بکاوم و غبار کلمات را چنان به هوا بپراکنم که از صفحات کتاب بیرون بیایند و در ذهنم نشست کنند.
منتظرم باش ای سییِن آنیوس د لا سُلِدادِ قشنگم.