عشق نارنجی من

بدجور ایزابل‌لازم شده‌ام؛ کتابی حجیم، پر از عشق و شور و وحشت زندگی‌های روزمره؛ مثل خانه‌ی ارواح.

و موسیقی‌ای گوش بدهم با صدای شاخص و عمیق، مثل هایده، و شعر و ترانه‌ی عالی.

در دل زمستان
ایزابل آلنده
ترجمه‌ی گلشن محجوب
چاپ اول / تابستان 1398
305 صفحه
قطع رقعی
قیمت 49000 تومان
انتشارات مروارید

هر بار که عاشق می شد، که کم هم نبود، رویای ازدواج کردن و ماندگار شدن در کانادا را در سرش می پرورد، اما همین که آتش عشقش سرد می شد باز دلتنگ شیلی می شد. وطنش آن جا بود، در جنوب جنوب، آن کشور دراز و باریک که هنوز او را به خود می خواند. روزی برمی گشت، مطمئن بود. خیلی از شیلیایی های تبعیدی برگشته بودند و بدون جار و جنجال زندگی می کردند و کسی هم کاری به کارشان نداشت.

#در_دل_زمستان
#ایزابل_آلنده
#گلشن_محجوب
#داستان_خارجی
#انتشارات_مروارید
#نشر_مروارید

عکس تزئینی است و به نظرم آنی نیست که الآن می‌خواهم.


چه ترجمه‌ی قشنگی از اسم این کتاب!

این کتاب ایزابل را خوانده‌ام؛ با ترجمه‌ی دیگری (منهای عشق) که  حتماً برداشت مترجم از محتوای داستان بوده. ترجمه‌ی دیگری هم از این کتاب هست که برگردان نامش خیلی لفظ‌به‌لفظ به نظر می‌رسد: چهره‌ای به رنگ سپیا! داستانش جالب است ولی مسلماً در چشم من در رتبه‌ی دوم یا سوم کتاب‌های این نویسنده قرار می‌گیرد. قلم خلیل رستم‌خانی را هم در ترجمه‌ی اوا لونای محبوبم دیده‌ام و به نظرم خوب است. اگر بخواهم بار دیگر بروم سراغ آن، این ترجمه را انتخاب خواهم کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد