دو شب پیش کتاب دوم هم تمام شد و بدجور دلم در کتردام [1] ماند؛ پیش همهشان، از کز و اینژ و جس و ویلن گرفته تا نینا که رسماً نباید در آن شهر باشد.
خیلی قشنگ و ملس، قابلیت این را دارد که ماجراها ادامه پیدا کند؛ دستکم کمش درمورد نینا. البته شاید این کتاب دنبالهی ماجراهای نینا باشد:
و من دلم میخواهد آن دو جلد اصلی اولی را دوباره بخوانم.
[1]. توصیفهای کتردام من را یاد لندن میانداخت (شاید بهخاطر شخصیتها) ولی جایی اشاره شده بود شباهت احتمالیاش با نوتردام است.حالا نه که من هر دو شهر را از نزدیک دیدهام!