بله خب! نمیشود انکار کرد که کیتی مونتگمری هم زمانی دیوث عظمایی محسوب میشده:
کیتی: گرگ، یادته بچه که بودی گفته بودم به نیش زنبور حساسیت داری؟
خب... اینطور نبوده. من از خودم درآورده بودم.
گرگ: (متعجب) ت.. تو از خودت درآورده بودی؟
کیتی: ای بابا! وقتی کوچیک بودی هی دوست داشتی بری بدویی اینور اونور و خودت رو کروکثیف کنی. به نظر میاد راهحل مؤثری بوده.
به هر حال، تو خونه موندی و سخت درس خوندی و تونستی بری هاروارد؛ پس واقعاً همة اینا مؤثر بوده!
خدافظ!
و همة این حرفها را با حرکات ساده اما واقعاً بامزه و جذاب سر و دست به زبان میآورد.
تهنوشت: این همان اپیسودی بود که به خاطرات و حافظة لری اشاره داشت!