هاهاها! این هم شاهد از شرق دور:
You open a fridge and can make a nice- actually even a pretty smart- meal with the leftovers. All that's left is an apple, an onion, cheese and eggs, but you
don't complain. You make do with what you have. As you age you learn even to be happy with what you have. That's one of the few good points of growing older
از کتاب از دو که حرف میزنم،... بهنقل از یک کانالی.
این هم توضیح صاحابکانال:
«یکجای کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، موراکامی داره راجع به
این صحبت میکنه که ماهیچههاش خیلی سخت گرم میشن، باید بیست دقیقه گرم کنه
که بتونه بدوه و با وجود اینکه سالهاست میدوه، ماهیچههاش همچنان سازگار
نشدن و موراکامی قلقشون رو یاد گرفته و ازشون استفاده میکنه که هر روز
بدوه.
بعد در انتهای پاراگراف [آن سطرهای بالا را] مینویسه»