خیلی خیلی خوشحالم که سانسای عزیزم، یکی از شخصیتهای محبوبم در دنیای نغمه، مرا روسفید کرده! همانطور که فکر میکردم و راستش ته دلم آرزو داشتم، سانسا تأثیر اساسی در خاندان استارک دارد. دوستداشتنیترین و مجربترین بانوی وستروس و حتی شاید هم اسوس. فقط الآن که موقعیت حساسی است، طبق معمولِ سرشت این موقعیتها، آن چند ابله دوروبرش درمورد حرفهای او چندان فکر نمیکنند. از تیریین و وریس در عجبم که چرا، آخر چرا این استراتژی حمله به ذهن خودشان خطور نکرد و چرا وقتی سانسا به آن اشاره کرد، درموردش نظر مثبت ندادند؟ یعنی آنقدر از ملکة دیوانه میترسند؟ حالا تیریین حسابش جداست ولی وریس، وریس دیگر چرا؟ وریس همیشه عالی است و در صحنههایی مثل تنهایی ملکه در تالار بزرگ و شلوغ وینترفل و بعد هم درمورد وارث اصلی تخت آهنین، خیلی خوب واکنش نشان داد اما اینجای کار را کم آورد! امیدوارم تا آخر سریال زنده بماند.
و خب، نوش جان سرسی! وقتی همینطوری جمع میکنید میروید، انگار قرار است یکقلـدوقل بازی کنید، همین میشود دیگر!
و اینکه چندان از میساندی خوشم نمیآمد.
[1]. یاد دایرولفِ سانسا اقتادم که اسمش لیدی بود!