بین کتابهای ایرانی با نویسندة زن، از پری فراموشی هم خوشم آمد. با اینکه بیشتر بخشهایش یادم نیست و بیشتر در خاطرم مانده که با خواندنش کمی غمگین یا نگران میشدم، خاطرة خوبی از خواندنش دارم. تصمیم گرفته بودم چند کتاب دیگر هم از نویسندهاش بخوانم.
نویسندهای که همین چند دقیقة پیش، وقتی داشتم کتابش را یادآوری میکردم، اسمش را از خاطر برده بودم! اصلاً این کتاب و نویسندهاش معمولاً خیلی راحت میروند آن پشتمشتهای مغزم پنهان میشوند. با اینکه کلیت محتواش را همیشه یادم است، کالبد فیزیکی کتاب را راحت از یاد میبرم! هی فکر میکردم فرخنده آقایی .. نه مغز جان، ببرش کنار! این اسم نبود. مطمئنم این اسم نبود ولی باز هم میآمد جلو چشمم. انگار شباهت خاصی با اسم فرشته احمدی داشته باشد و بخواهد برای یادآوری کمکم کند. مگر اینکه فرخنده و فرشته، با آن ف اول و ه آخر و وزنشان، شبیه باشند. اما «فرشته احمدی» اسمی بیسروصدا و متمایل به پنهانشدن است و خودش و کتاب مربوط را همیشه از من مخفی میکند.