اگر زندگیتان را همانطور که میخواهید، بهوضوح و با جزئیات آن، تجسم کنید؛ کار اشتباهی نکردهاید ولی یادتان باشد که یکی از عناصر حیاتی «من قوی» را به تصور خود اضافه کنید. این عنصر این است:
هرچه پیش آید خوش آید!
نگراننبودن «از آنچه پیش می آید» شما را رها میکند. اگر طوری هستید که هرچه تصور میکنید اتفاق میافتد، به این مسئله بیتفاوت باشید و برعکس، اگر تصورات شما هرگز اتفاق نمیافتد، باز هم بیتفاوت باشید. شما میتوانید، از راهی نیرومند و دوستداشتنی، اوضاع را روبهراه کنید. وقتی قادر باشید از طریق «من قوی» فکر کنید، آنوقت، معنای آزادی را با قویترین حسی که در آن وجود دارد کشف کرده اید.
از کجا بفهمید که به «من قوی» فکر میکنید؟
وقتی که به چیزهای نشاطآور فکر میکنید؛ زمانی که خلاقید؛ وقتی با نگاه عمیق به اطرافتان می نگرید؛ وقتی صلح، دوستی، قدرت، دوستداشتن توی فکرهایتان است، بدانید که در دنیای «من قوی» سیر میکنید و این مراحل را میپیمایید.
از کجا می فهمید که به «منِ ضعیف» فکر میکنید ؟
زمانی که در کارها با تردید و دودلی رو بهرویید؛ وقتی با ترس به طرف کارها میروید؛ وقتی که زود خشمگین میشوید؛ وقتی زود احساس درماندگی میکنید؛ وقتی که همهچیز در نظرتان منفی و یأسآور است، بدانید که در دنیای «من ضعیف» قرار دارید و آن وقت، درست همان لحظهای است که باید مسیرتان را عوض کنید و مسیر رو به بالا را انتخاب کنید.
از این کانال: @KhalseEcstasy
1. خب خدا را شکر! وقتی آن احساسهای نشاطآور یادشده در بالا را دارم و همیشگی هم نیستند و اتفاقاً این تغییر حالها بهنظر خودم هم خطرناک نمیرسد، ناپایدار و سستعنصر و متزلزل نیستم؛ لحظة حضور «من قوی» جان است! چه اسم خوبی برای این لحظات پیدا شد! کمکم داشتم میترسیدم و خودم را سرزنش میکردم که حال اگر خوب است باید پایداریاش بیشتر باشد (حالا دائمیبودنش پیشکش) ولی همین نشان داد که هم عادی است و هم شایع.
2. خب دانستن احوالْ درست! ولی در مورد دوم، حتی اگر انتخاب مسیر م درست و خوب باشد، پاگذاشتن در آن و پیشرفتن و حتی اراده برای فکرکردن به مسیر درست هم خودش مسئلهای است! کاش نسخة روانی برای آن هم بهزودی پیچیده شود!
این هم تعریف روشنتر از عالیجنابان «من»مان:
«من قوی»
درون شما جایی پر از نشاط، خلاقیت، فراست، صلح، دوستی ، قدرت، عشق و همة چیزهای خوب وجود دارد که آن را «من قوی» مینامیم. اگر در این محل اعتماد به نفس شما بالا برود، همهچیز در دنیا به نظرتان صحیح میآید.
«من ضعیف»
در کنار آن جای خوب، جای دیگر هم هست، جایی که پر از شک و تردید است، پر از ترس، خشم، درماندگی و تمامی چیزهای منفی است. به این قسمت از وجود میگوییم «من ضعیف». در این قسمت از وجود شما، اعتماد به نفس کم است و همهچیز به نظرتان اشتباه میآید.
با این حساب، تکلیف شما مشخص است و آن پیمودن مراحل لازم برای فکرکردن به «من قوی» است.
خب بهتر شد! اگر با فکر کردن به «من قوی» شروع شود کمی راحتتر از چیزهای دیگری است که انتظارش را داشتم. بعدش چه؟