دیشب بخشی از کارتون دختری به نام نل را دیدم. یاد این افتادم که از سفرهاش، عروسکساختنهاش، مصممبودنش چقدر خوشم میآمد و البته از موها و کلاهش. یاد این افتادم چقدر موسیقیاش قشنگ و دلخراش است! بعدش یاد این افتادم که در دوران دبیرستانم مینیسریالی انگلیسی از روی این رمان دیکنز پخش میکردند که چقدددددر سیاه و ناامیدکننده و فلان بهمان بود؛ پیرمردی حریص و قوزی (کیلپ؟) افتاده بود دنبال نل و او با پدربزرگ قمارباز بیارادهاش فرار میکرد. اصلاً یادم نیست آخر عاقبتش چه شد. ولی بعد این یادآوریها، خواندن این کتاب دیکنز خودش را، در صف، جلوتر از خانة قانونزده قرار داد. فقط باید ببینم نامش چیست، ترجمهای از آن هست یا خواندن مثلاً متن انگلیسیاش بشود یکی از فانتزیهام.
گشتوگذارنوشت:
ـ دیکنز رمانی دارد به اسم هارد تایم (مثلاً زمانة سخت) که اسم شخصیتهاش بامزهاند؛ گرَدگرین و جوسایا. احتمالاً دیکنز از آن نویسندههایی است که در هر اثرش دستکم اسم یکی از شخصیتهایش به گوش من بامزه میآید؛ حالا دلیلش ممکن است شیطنت نویسنده باشد یا، خیلی سادهتر، رواج اسمهایی در دوران نویسنده.
ـ کتابی که به آن اشاره کردم The Old Curiosity Shop است؛ عتیقهفروشی قدیمی .
ـ [این هم ترجمة فارسیاش] که از تعداد صفحاتش پیداست باید متن کامل (حالا!) باشد ولی نمیدانم چرا اسمش را انیمیشنی ترجمه کردهاند! متن کامل این ص را نخواندهام تا ببینم مشتاق خواندن این ترجمه میشوم یا نه.
این دیکنز هم یه نظر من از اون نویسندههاست که یه بار باید بشینم همهی کتاباش رو بچینم دورم و بخونم. البته خیلی طولانی نوشته متاسفانه.
آره ولی می ارزه! واقعاًمی ارزه! حداقل بعضیاش رو باید حتما خوند