وقتی فکر کردم غلظت شربت خوب شده و خاموشش کردم، بعد از سردشدن حسابی سفت شد و از توی دیگ مثل طلبکارها نگاهم کرد!
آخر کدامیک از افراد خانوادة من شربتساز بودهاند یا کارخانة شربتسازی داشتهاند؟ ملکیادس هم که فامیلمان نبوده.
تازه، آن یکی فامیلمان در هاگزمید هم شکلاتسازی دارد و از مربا و شربت کلاً بدش میآید.
مینیونها هم توی کارخانة شربتسازی گرو فقط گند بالا میآوردند و بهدرد همکاری با من نمیخورند.
پس از غلظت کاستم و الآن ظرف شربت، خیلی راضی و خوشحال (مجبور است بههرحال) در یخچال بهسر میبرد.