کتاب شیرین، جذاب و کِشندهای را این روزها، گاه [1]، میخوانم و واقعاً از خواندن هر صفحهاش بینهایت لذت میبرم. بسیار ساده، روان و بیهیچ اختصار و اطناب مخلّی نوشته شده و محتوای بسیار مفیدی دارد. حتی فکر میکنم اگر آن را سالها قبلتر میخواندم (شاید حتی بارها) و درموردش فکر میکردم، در امر آموختن و یا گاه آموزاندنم خیلی خیلی مؤثر میبود.
نمونهی نثر پرکشش عبدالحسین آذرنگ در کتاب «استادان و نااستادانم»:
خوشحالم که این کتاب را میخوانم.
[1]. این کتاب را هم، بهدلیل کمحجمبودنش، برای توی راهم برداشتم و هر دوبار، طی مسیر، خواب را از چشمانم گرفت و بیادعا، بهشدت جذبم کرد. آنقدر که حتی دیروز نزدیک بود ایستگاه مترو را رد کنم! مطلب بالینیام هم بخشی از ویژهنامة بخارا (ویژة دکتر داریوش شایگان) است شامل زندگینامة خودنوشت دکتر شایگان که آن هم بسیار جذاب و شیرین و تأثیرگذار است. مشخص شده که زندگینامه های خودنوشت نقطهضعف مناند. چون با خواندن اینکه استاد آذرنگ هم در حال تهیة چنین کتابی درمورد خودشاناند بسیار خوشحال شدم.
استادان و نااستادانم، نوشتةعبدالحسین آذرنگ، انتشارات جهان کتاب