اگر از این بهبعد باید بیشتر مراقب گردندرد و مسائل اینچنینی باشم، خیلی خیلی خوشحالم که نتیجة بشوروبساب و کارهای توی این سبک و سیاق نبوده؛ چیزی که ذرررهای حتی بیش از مقدار عادی و لازمش برای خودم (که معمولاً خیلی کم است) قبولش ندارم. یا نتیجة کمتحرکی بوده که 100٪ تقصیر خودم است، یا نتیجة کارهایی که از انجامإادنشان لذت بردهام، شکوفا شدهام، خودم را از جهتی پیش انداختهام و چیزی را در جریانشان کشف کردهام.
یک چیزی هم 1-2 ساعت پیش توی مغزم وول میخورد که چون تا حالا ننوشتمش به همتایانش، در بخش نوشتههای گمشدة مغزم، پیوست!