گردالی، قلمبه

رفتم سر دلمه پختن، با این بادمجان خپل ها و فلفل سبز. مواد لازم را که می خواهم آماده کنم، با خودم مرور می کنم: زرشک و آلو و پیازداغ برای وسطش یادم باشد. بعد چند دقیقه فهمیدم دارم اشتباه می کنم! آخر هی توی ذهنم شکل و شمایل کوفته مجسم می شد!

تا آخرش هم قیافۀ کوفته توی ذهنم بود و خوب شد مواد را بعد از آماده شدن، ورز ندادم! تازه، اگر بنا بر کوفته پختن بود، حتماً گردوی خوردشدۀ وسطش را فراموش می کردم.

__ اما سبزی کوفته عجب سبزی ای است! عاشق بوی ترکیبش ام. دقیقاً نمی دانم مرکب از چه سبزی هایی ست. این خانم شمالی خوش سلیقۀ سر خیابان، که قبلاً گفتم مغازه اش گاهی پر می شود با بوی خوش بادمجان کبابی، آماده می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد