دراکاریس!

گندش بزنند!

شواهد ثابت می‌کنند این «خودمعظم‌له‌پنداری» ژن قدرتمندی در خاندان ما بوده و حالاحالاها هم در خون ما سیر و حرکت دارد!

احتمالاً یکی از مأموریت‌های مهم من در دنیا اصلاح و سوهان‌کاری این ژن، در خودم دست‌کم، باشد.

ضمن اینکه از بچگی کارکردهای این «عنصر» حال به‌شدت خوبی به من می‌داد، شروع کرد به همراهی با فروتنی‌ای که نمی‌دانم از کجا آمده است. این هم از خاندانم بهم رسیده یا روزی در هوای اطرافم جاری بوده و دیدم مکانیسم دفاعی خوبی است و بهش چنگ زده‌ام. البته نمی‌گویم خیلی فروتن جالبی هستم یا خوب درکش کرده‌ام ولی خیلی وقت‌ها باعث شده آن ژن مخوف کار دستم ندهد. انگار مراقبم بوده و باعث شده جور بهتری دنیا را ببینم.

شاید هم هدیه یا دعای شخصی ناشناس بوده باشد.

می‌خواهم بگویم «بابا، پس کلی شانس آورده‌ام که چنین سبک زندگی‌ای نصیبم شده وگرنه با این اخلاق گندَم چقدر زجر می‌کشیدم!» اما نکته‌ی مهم این‌جاست که خود این اخلاق گند سبب شده به چنین شیوه‌ی زندگی‌ای کشانده شوم. و البته کمی شانس هم چاشنی خوبی است کلاً؛ می‌شد این وضعیت را نداشته باشم و کلی اذیت شوم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد