درختان و بنفشه‌های افریقایی

کتاب درخت دروغ را  دیروز تمام کردم و دلم پیش فیث ماند. همه‌چیز کتاب خیلی خیلی خوب بود و فقط اینکه برای نوجوان‌های خیلی دقیق و اهل مطالعه نوشته شده بود بیشتر. ساختار داستان طوری نیست که بگوییم برای نوجوان مناسب نیست و به‌درد بزرگسال می‌خورد اما حتی زبان روایتش کمی بالاتر از حد نوجوان کتاب‌خوان معمولی بود. در هر حال، کتاب ارزشمندی است و با توجه به اشاره به مسئله‌ی تکامل و استفاده از درخت در داستان، به نظرم این بخش داستان نقیضه (پارودی)ای برای درخت آگاهی و داستان ‌آفرینش محسوب می‌شود. اگر درست باشد، باید گفت ساختار داستان خیلی هوشمندانه و خوب است چون در کنار این نقیضه، داستانی کارآگاهی هم روایت کرده که آن هم قدرتمند است.

باغبان شب را شروع کردم. گویا داستان این کتاب هم درمورد درختی خاص است!

فاصله‌ی کتاب‌های «خوانده‌»ام و «می‌خواهم بخوانمشان‌»هایم در گودریدز دارد به 100 می‌رسد ولی، برخلاف پارسال، عین خیالم نیست و خوشحال هم هستم. کتاب‌های خوب! خودتان را بر من بنمایانید!

البته باید اعتراف کنم خیلی از کتاب‌های واقعاً خوبی را که باید و دوست دارم بخوانم در فهرست گودریدز مشخص نکرده‌ام چون خیلی واضح است که باید خوانده شوند. معمولاً آن‌هایی را در فهرست می‌گذارم که ممکن است اسم و مشخصاتشان را فراموش کنم.

ـ فکر کنم آخرشب در پروژه‌ی بنفشه‌های افریقایی زیاده‌روی کردم چون هنوز چشم‌هایم درد می‌کنند. کاش خدا فرشته‌ای داشت؛ گماشته برای کشیدن ترمز بنده‌هایش در مواقع خاص.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد