خیلی سریع، و تا یادم نرفته، یادآور میشوم که مجلة دوستداشتنی گلستانه، دقیقاً بیست سال پیش، مرا با لورکا آشنا کرد. آنچه در آن ویژهنامه درمورد لورکا آمده بود چنان پروپیمان بود و برای من خیالانگیز مینمود که با ولع بلعیدمشان و، در شب لورکا، انگار بیشتر مطالب را از پیش میدانستم و از پس سالها، ذهنم همه را یکبهیک فرامیخواند و مرور میکرد.
هیئت دوستداشتنی مجلة محبوبم
وقتی به خانه برگشتم، مجلهام را جستم و لابهلای یادگاران شیرین دیگر یافتمش. گذر زمان اندکی پیرش کرده ولی همچنان با چشمکی دلفریب یادآور میشود که همیشه دوست داشتهام مشتی از خاک غرناطه را در چنگ بفشارم و در هوای زیتونزاران نفس بکشم.