بهنظرم فیلمهای خیلی خیلی خوبیاند. تلخ ولی دیدنی و خوشساخت. بازیها را دوست دارم و داستان فیلمها هم برایم مهماند و روایتشان هم خوب است.
البته [اینجا] یکی از فیلمها را چنان منفی نقد کرده که ... نه ردش میکنم و نه میپذیرم. به هردلیل، فیلم را دوست داشتم!
بالاخره بعد از مدتها آلتامیرای نازنین را هم دیدم! میاننوشت: کسالت هم اگر ازش چیزکی کش بروند، نعمت است! (: این موقعها فیل خان ساکن هندوستان میشود و فیلم و کتابی هوس میکند که برایش مهیا میکنم). نه که Finding Altamira فیلم برجسته و خاصی باشد. چند دلیل کوچک و بزرگ آن را محبوب من قرار داده. اسمش اول از همه، که مرا یاد توضیح استادمان درمورد غارهای آلتامیرای اسپانیا در ابتدای آن دورۀ فراموشنشدنی زندگیم میاندازد، و خود اسپانیا، اسپانیا جان ... . دیگر، آنتونیو باندراس و نقش خوبش و بازی خوبش، گلشیفته فراهانی (چون در نقش فردی اسپانیایی و درمقابل باندراس بازی کرده)، منظرهها، و بازی آن کوچولو در نقش ماریا خانم.
این هم یکی از زیباترین لحظات فیلم بود؛ کنار آمدن مذهب و دانش..؟ نه، شاید فراتر رفتن از هردو، درک و همدلی را بهتر دیدن. آن چراغ هم خودش ماجرا دارد و من بسیار دوستش دارم.
از بین شخصیتها، پل راتیۀ نقاش و ماریا کوچولو را بیشتر دوست داشتم.
باندراس! تو چرا اینقدر پیر شدی؟؟