مرغ مقلد

دیروز عصر عصبانی بودم؛

خیییلی عصبانی بودم!

از روی عصبانیت، نشستم و یک برگه‌ی نهایی نوشتم.

صبح نگاهی بهش انداختم و فرستادمش.

عصر پاسخ‌های خیلی قشنگی دریافت کردم.

حالا هم حسابی خنده‌ام گرفته است؛‌

زیرلب می‌گویم: «عصبانیت بزرگ را به کار مفید تبدیل کردم»

ولی اشتباهی زدم ایمیل قشنگم را پاک کردم!

این هم از نتایج شل‌مغزی بر اثر خندیدن است!

تصمیم گرفتم باز هم بیب‌بیب‌های بزرگ را به چیزهای خوب تبدیل کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد