فکر کنم تنها جایی که دلم خواست بری را بغل کنم و مراقبش باشم همان اپیسود 10 فصل 8 است؛ وقتی رفت به آن متل معلوم نیست کجا و رنه بغلش کرد.
همراه با روایت مریآلیس، داشتم فکر میکردم اینجا باید آن چندتای دیگر باشند نه رنه که هیچکس چنین انتظاری ازش نداشته. و همراهی این صحنه با حرفهای مریآلیس چه تناقض و طنز تلخی در خودش دارد.
من مطططمئنم باز هم این سریال را از سر تا ته تماشا خواهم کرد و حتی گاهی اپیسودها یا فصلهایی را به صورت اتفاقی انتخاب خواهم کرد و خواهم دید.