توانایی‌های شگرف من

عصری داشتم فکر می‌کردم اگر قرار بود در سیرک کار کنم، دوست داشتم بتوانم ترکیب  آب و کف را در دهانم نگه بدارم و بعد، از سوراخ‌های بینی، حباب‌های بزرگ و کوچک و چه بسا در شکل‌های جورواجور بیرون بدهم. شاید ابتدا از قلب و هرم و مکعب شروع می‌کردم و بعدتر هم لابد به شکل جانوران و ... شاید حتی مکان‌های گوناگون؛ از اهرام مصر و معابد باستانی گرفته تا خانه‌های ییلاقی و شاید هم کشتی در حال حرکت بر روی امواج ... اوه! خیلی حرفه‌ای شد! باید گیس‌هایم را در این کار سفید کنم!

یک کار دیگر هم که شاید آسان‌تر باشد این است که روی نوک بینی‌ام، وارونه، بایستم و کم‌کم در حد چند سانتی‌متر از زمین فاصله بگیرم. برای این کار، ترجیح می‌دهم از راه گوش‌هایم نفس بکشم! چون وقتی بینی‌ام نزدیک سطح زمین است تنفس کمی چندش‌آور و تمرکزبرهم‌زن به‌نظر می‌رسد.

کار دیگری که فکر کردن به آن برایم جالب و مفرح آمد رقصیدن به سبک‌های دلخواهم روی طناب بندبازی است.

فکر می‌کنم کلاً برای تمامی این کارها باید به استخدام کولی‌های آشنای ملکیادس [1] دربیایم.

Related image

نظرات 1 + ارسال نظر
پرکلاغی یکشنبه 6 آبان 1397 ساعت 10:40

تصویر پست چه قشنگه.
اون کف و حباب رو اگه اجرا کنی هر روز میام سیرک دیدنت :)))

جدی خوبه؟ پس باید بیشتر تمرین کنم و خلاقیت داشته باشم
برای تصویر، صدسال تنهایی رو سرچ کردم. از این خوشم اومد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد