از دیگران و دیگران

عباس کیارستمی پرکار بود؛ بدون اینکه واقعاً بخواهد چنین باشد.
نوعی فرم پیشرفتة "تنبلی" را تمرین می کرد، و اصلا و ابدا منظورم از به‌کاربردن این کلمه از بعد نقادانه یا منفی آن نیست: برای او، هنر یا به‌سادگی یافت می‌شد یا اصلاً به دست نمی آمد.
این رویکردْ تمرین یا شیوه‌ای از زیستن در دنیایی است که او با دقت پرورش و تو سعه داد.
کیارستمی هرگز به یک راه تکیه نکرد؛ چه در صنعت سینما (داخلی و جهانی)، یا در دنیای هنر.
آزادیِ جَستن از فیلم کوتاه به فیلم بلند، از عکاسی به شعر، از تئاتر به چیدمان‌های مفهومی، از پردة بزرگ سینما به قاب کوچک کامپیوتری را داشت.


آدرین مارتین، منتقد سینما و روزنامه نگار
ماهنامة فیلم، شمارة ۵۱۲
@cinkiarostami کانالِ «دربارة عباس کیارستمی»


خیلی ساده و راحت توضیح داده است؛ یک‌طوری که انگار بیشترش را می‌فهمم و «احساس می‌کنم» اما نمی‌توانم همة ابعادش را خوب توضیح و شرح بدهم. انگار چیزی این میان جا می‌افتد؛ حق مطلب ادا نمی‌شود اما واقعیت هم از دست نمی‌رود. البته برای من این‌طور است و خیلی‌ها لابد تمام‌وکمال می‌فهمند مطلب را.

به‌نظرم، درمورد خودبودن است و تلاش کردن؛ نه به‌معنای موظف‌بودن روزمره و روتین‌وار که به کسی حساب پس بدهی؛ باید به خودت حساب پس بدهی و همیشه خودت را در پهنه‌ای بیازمایی تا بخش کوچکی را درمورد خودت بفهمی، کشف کنی، خط بزنی، بهترش کنی، ...

یک شوق و خواست پرجوش‌وخروش درونی تو را به جلو می‌راند و ممکن است بارها شکفته شوی و جامه بدری و پوست بیندازی اما «خودت را جر نمی‌دهی»!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد