در بین مشق‌های شبانه و روزانه

دیروز رفتم هم رب آلوچه جنگلی گرفتم و هم رب تمر هندی. دهانمان مچاله شد حتی با فکرکردن بهش!

اما اولین قاشق را که گذاشتم در دهان، احساس کردم این زنیککه‌ی قشنگِ دل‌زنده تویشان شکر ریخته! راستش مامانم هم گفت شیرین است؛ یک‌جور تا حدی مصنوعی. اما بعدش با هم به این نتیجه رسیدیم که شاید از آن آلوهای خیلی رسیده و ترکیده که ظاهر خوشکل و گردالو و سالمی ندارند هم استفاده کرده که خب، به‌طبع، شیرین‌اند دیگر!

الآن هم که داشتم ناامید می‌شدم، به این فکر کردم که ای بابا! اصلاً حتماً این‌طور است که عمه‌لیلاها توی ترشک لواشک‌هایشان اسید و ترشی اضافی و شاید غیرواقعی می‌ریزند که لوزه‌های خریدار چلانده شود و باز هم، برای خودآزاری، مراجعه کند، هان؟

بله ترشی‌های ما چیز ندارد؛ یعنی چیز بد ندارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد