سندباد عزیزم،

لطفاً همان موقع که کتاب را تمام کرده‌ای برگه‌اش را هم بنویس. مسلم است که، بعد سه ماه، مجبوری دوباره کتاب را بخوانی؛ دست‌کم نصفش را، دست‌کم به‌شیوه‌ی تندخوانی نصرت. آن هم نه کتابی که مرور کلمات و جملاتش شیرین و خاطره‌برانگیز است.

پس،

این را آویزه‌ی گوشت کن، بزرگوار!

شیطان زه‌زه پشت گوشم نشسته است و دارد به این فکر می‌کند که چطوری از خواندن جلدهای بعدی‌اش شانه خالی کند.

ـ درمورد آن کتاب فسقلی ج. و. که خوب نقشه‌ای سوار کرد. تا ببینیم تهش چه می‌شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد