انگار بیشتر همگروهیهایم مثل خودماند!
از این جهت که دقیقهی نود و کمی تحت فشار زمان و شرایط، سریعتر کار میکنند. حالا تیر را در نظر نگیریم، دستکم مرداد فرصت خوبی بود برای جمعوجورکردن کارها. ولی همان اوایل شهریور چند برگه را کامل کردیم؛ شاید به اندازهی یک فصل کاری!
هنوز سه کتاب از دورهی قبل باقی مانده است و کتابهای جدید را هم پخش کردهاند. در کل همکاری خیلی خیلی خوبی است فقط باید مراقب باشیم خودمان را در شرایط استرس قرار ندهیم. مثل خودمن که، تا وسط همین هفته و احتمالاً تا آخرین ساعات دوشنبه،باید دو برگه آماده کنم. دو کتاب جدید هم گرفتهام که باید بخوانم.
خوشکلهای جدید