دقیقه‌به‌دقیقه در یک متر

* این فیلم را سه‌بار است که، منقطع و مقطع و...، می‌بینم ولی گویا هنوز کامل ندیده‌امش. برای همین، هر چند ساعت، چیزی از آن گوشه‌ای از ذهنم را مشغول می‌کند.

ـ الله الله از ابتدای فیلم! آن‌جا که همکار صمد دنبال صاحب سایه می‌دود و عاقبت آن فرد؛ چه عجیب و دهشتناک و خفه‌کننده و در عین حال، کاملاً واقعی است! بولدوزر و خاک و... اینکه ظاهراً هیچ‌کس هم تا ابدالدهر نمی‌فهمد آن فرد که بود و چه شد ولی، در عین حال، میلیون‌ها تماشاگر می‌دانند!

ـ فکر کنم چند دقیقه از ابتدای فیلم را حذف کرده‌اند. دیروز عصر، نسخه‌ای پخش شد که رئیس صمد در دفترش بود و صمد و شناسنامه‌اش. ولی امروز که ابتدای فیلم را در نت چک کردم، چنین صحنه‌ای نبود. فکر کنم، در نسخه‌ی نهایی، به همان چند جمله‌ی صمد و همکارش در ماشین بسنده کردند و آن گفتگوی دیگر حذف شد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد