دعوا کنید آقا جان، دعوا خوب است!

چند روز پیش، وصف حالی خواندم که مشتاق شدم آلبوم مورد نظر را گوش کنم،‌ و الآن دارم می‌نیوشم:

شجریان می‌گه، قبل از اجرای «عشق داند»، لطفی یه دعوایی کرده و عصبانی بود و تو اجرا جوری با خشونت ساز می‌زد که انگار می‌خواست ساز رو تو دستش تیکه‌پاره کنه.
نه تنها ساز بلکه آدم هم، وقتی این اجرا رو می‌شنوه، تیکه‌پاره می‌شه.

ـ باید بگوییم تا باشد از این دعواها!

نظرات 1 + ارسال نظر
پرکلاغی شنبه 7 تیر 1399 ساعت 09:41

اوه اوه،‌ خوبه ساز رو نزده توی سر یکی
من یه بار با حال عصبانی رفتم تنیس، بعد یه طوری به توپ ضربه می‌زدم که انگار اونیه که عصبانیم کرده
مربی تنیس هم بهم می‌گفت آفرین چه خوب ضربه می‌زنی البته فهمید عصبانیم

آره واقعاً ها! بهش میومد بزنه حتی! ولی لابد عاشق سازش بوده که نشکندش!
عصبانیت اتفاقاً برای اینجور موقع‌ها خوبه، تو هنر و ورزش اون آقا سیبیلوئه اسمش یادم رفت، مستند شکار و اینا می‌ساخت، صداش هم خفن بود، می‌گفت دارت هم خوبه. آها! اینانلو! می‌دونستم کلی توضیح بنویسم در شرح مبسوط نم‌گرفتن حافظه‌م، تازه یادم میاد اسمش رو :)))))))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد