موهام را کوتاه کردم،
عینکی شدهام (هنوز عینک جانم را نگرفتهام)
و جلد هفتم هری پاتر عزیزم را (با صدای فرای) به نیمه رساندهام.
در ضمن، آلموند دیگری میخوانم [2] و از آن لذت میبرم.
قرقرهی قرمز و آبی خریدهام، باید تعداد کامواها را هم کامل کنم.
[1]. چون منسون فرموده:
آنچه موفقیت شما را تعیین میکند این پرسش نیست که «میخواهید از چه چیزی لذت ببرید؟» بلکه پرسش درست این است که «می خواهید چه رنجی را تحمل کنید؟»
راه شادکامی راهی پر از خراب کردن و سرافکندگی و شرمساری است.
باید چیزی را انتخاب کنید.
نمیتوانید یک زندگی بدون رنج داشته باشید. نمیشود دائماً همه چیز گل و بلبل باشد.
پرسشِ لذتْ آسان است و تقریباً پاسخ همهی ما یکسان است.
پرسش مهمتر، پرسش رنج است.
دوست دارید، برای رسیدن به آن زندگی رؤیایی، چه رنجی را تحمل کنید؟
این پرسشهای سخت هستند که ارزشمندند و شما را به جایی میرسانند.
هنر ظریف بیخیالی، مارک مَنسون، ترجمهی رشید جعفرپور.
[2]. چشم بهشتی.
وای نه.:|
کامنت من خیلی طولانی تر از یه به به ساده بووووود.
عوهوووووووووووع عوهوووووووووووووووووووووووووووووووووعععع
من کامنت لایرام رو میخوام؛ همة همهش رو!
به به.