چه قشنگ!

آخی!

از حدود نیم ساعت پیش که خاله جانم آهنگ کجا باید برم روزبه بمانی را برایم فرستاده،‌هی دارم بهش گوش می‌دهم. خدا رو شکر، تن صداش خیلی قشنگ است. از آنجا که شاعر است (چند ترانة قشنگ هم برای داریوش جانم گفته)، باید این ترانه هم کار خودش باشد. از دید من، خوب است هنرش را دارد که خواننده شده. اعتراف می‌کنم به‌نظرم ته صداش کمی شبیه داریوش است.

از این آهنگ غمگین‌هاست با کلمات غمگین (بد، محال، طاقت آوردن، ...) ولی چون من مدلم قرارگرفتن توی چنین حالت‌هایی نیست، فقط از شنیدنش لذت می‌برم. هیچ داستانی هم در ذهنم ساخته نمی‌شود. موزیکش هم خیلی خوب است ...

وووی! یادم رفت گاز را خاموش کنم، صبحانه‌م ته گرفت (باقی‌ماندة گوشت‌کوبیدة دیشب)!


از آن روزهای معهود است و مسکن اثر کرده، کیسة آب‌گرم توی پک‌وپهلوم است و قرار است موقع صبحانه‌خوردن، انتهای فصل 1 هاو آی مت یور مامان را ببینم. از آن روزهایی است که به خودم مرخصی می‌دهم و هر کار مفیدی انجام بدهم امتیاز اضافه محسو ب می‌شود :)

توی تلگرام هم کانال آقای اسنپ موتوری را تازه پیدا کردم و می‌خوانم و لذت می‌برم و می‌خندم. این هم نمونه‌اش:


یه آگهی خونه دیدم تو دیوار، زده بود هفتاد متر ملک با هفتاد متر پشت بوم. زنگ زدم آدرس دقیق گرفتم ببینم. رفتم دیدم خونه هه درش قفل نداره، کش داره :|
بعد وارد شدم مثل این خونه ها بود تو تبلیغای آیا از اعتیاد خود رنج میبرید :|
یه آقای معتاد اون گوشه نشسته بود. بعد رفتم بالا یه خونه بود نمای داخلش آجر بود :)))
بعد سه تا اتاق خواب داشت، دوتاشو دیدم، زن صاحبخونه گفت اون یکی اتاق واسه گربه هاس، نمیشه استفاده کرد :|
درو باز کردم پنج تا گربه با اخم گفتن میووو :))))
مثل فیلم ترسناک بود :)))))

و این:یه دوست دارم ۴۵ سالشه. بعد تازه نینی دار شده. بهم گفت علی واسم چند تا تبلیغ تلوزیون دانلود کن. دانلود کردم. دعوتم کرد خونشون، بچه‌ش داشت گریه میکرد. سریع رفت تبلیغا رو گذاشت تو تلوزیون، یهو بچه ساکت شد :)))
ازین تبلیغای لعنتی گاج :|
ولی بچه‌ش انقدر ذوق کرده بود :))) عاشقش شدم.


نمی‌دانم دیروز دستم به چه دکمه‌ای خورده سایت وبلاگ را ریزتر نشان می‌دهد.

راستی از دیروز، دارم مطالبم را از پرژن‌بلاگ ثبت می‌کنم این‌جا. البته تاریخ حدودی می‌زنم؛ مثلاً 10-15 پست هر ماه را با هم تو یک پست تازه جای می‌دهم و اسمش را می‌گذارم فلان ماه فلان سال، با برچسب «وبلاگ قدیمی» و تاریخ یک روزی در همان ماه همان سال را دستی تنظیم می‌کنم برایش. این‌طوری مطالب می‌روند در همان ماه و سال آرشیو می‌شوند.

نظرات 2 + ارسال نظر
پرکلاغی جمعه 4 آبان 1397 ساعت 19:20

اشتباه کردم :(
اون توییتریه اسمش روزبه روزبهانیه :#

آهااااااااا نشنیدم! چقد اسم شبیه به هم پیدا میشه

پرکلاغی سه‌شنبه 1 آبان 1397 ساعت 14:39

چه جالب یه روزبه بمانی (با ب) توی توییتر داریم که فکر کنم عکاس و ایناست.

اون کیسه آب گرم خیلی میچسبه. دیشب اولین بار کیسه آب گرم گذاشتم کنارم و خیلی چسبید.

اون آقای اسنپ موتوری رو هم برم پیدا کنم ببینمش. یه دونه هم توی تویتر داریم به اسم توییت موتوری، خیلی خنده داره.

امیدوارم بهتر شده باشی :* منم بعضی روزها به خودم مرخصی و جایزه میدم.

ئههههههههههه نکنه خودشه؟؟؟؟
چون به نظرم تیریپ هنری داره
از روزبه بمانی سر ترانه‌هایی که واسه یه آلبوم داریوش گفته خیلی خوشم اومد
اییییی الآن تازه متوحه منظورت شدم تو پرانتز نوشته بودی با ب!!!! نمی‌دونستم واسه‌ش یه نقطة اضافه گذاشتم اشتباهی! منم منظورم روزبه بمانی ئه (با ب) :))))))) اشتباهم رو درست کردم
کیسه آب گرم شایستة تقدیر و ماچه!
آره خدا رو شکر بهترم از دیروز. ممنون دوس جون مهربون. تو هم همیشه خوب و گوگولی باشی. اسنپ موتوری خیلی مهربونه.. خیلی خیلی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد