گزارش حداقلی

بعد از فرندزبینی دوباره، طبق قرار قبلی، رفتم سراغ How I met your mother

جالب است که این‌دفعه به‌نظرم دیدنی‌تر و بامزه‌تر است! شخصیت‌هایش راحت‌تر و راحت‌الحلقومی‌تر از فرندزند... قرار بود مقایسه نکنم! فکر کنم من همچنان ذهنم درگیر و در قیدوبند چارچوب‌هاست برای همین، ناخودآگاه، تحسینشان می‌کند (فرندز) ولی چون به‌شدت علاقه‌مند به انعطاف‌پذیری و فرار از چارچوب‌ها هستم، آن‌ور مرز می‌شود دنیای آرمانی یا شبیه به آن (HIMYM).

از بعد از اپیسود 15 فصل اول شروع کردم چون یادم بود قبلاً تا آن حدود را دیده‌ام و شبکة مرحوم ماهواره‌ای هم این سریال را تا جاهایی پخش کرده بود و ... احتمالاً به‌زودی فصل 2 را شروع می‌کنم.

ــ Find me in Paris عالی نیست ( یک اپیسود دیدم) و شاید برای گذران وقت و ... خوب باشد. البته اگر از آن‌های دیگر بیشتر خوشم نیاید! فعلاً نمی‌خواهم ادامه‌اش را ببینم و امیدوارم از این بهتر خیلی باشند که نبینمش!


ــ مشتِمالچی عارف را حدود سه هفته است که خوردخورد می‌خوانم. نثر قشنگی دارد اما داستانش برایم جذابیت انتخابات الویرا را ندارد. خب، گویا اولین کتاب نایپل بوده و به این ترتیب، طبیعی است.

نظرات 1 + ارسال نظر
پرکلاغی سه‌شنبه 1 آبان 1397 ساعت 14:44

مشتمالچی چه کلمه بامزه ایه :))
عه پس از اون سریال Find me in Paris خوشت نیومد.

آره بیشتر از 10 سال تو کف خوندن کتابش بودم به خاطر اسمش. یه تصورای دیگه‌ای تو ذهنم بود! مث حموم‌های ترکیه‌ای :))))
به نظرم سریاله ارزش دیدن نداره،‌اونم تا وقتی چیزای خیلی خیلی بهتر هست. از رقصهاش هم اونقدر خوشم نیومد که بشینم ببینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد