«صدهزار درمان»

گاهی دلم برای زهرای مهربان گیلانی که 2 یا 3 سال پیش، مدتی وبلاگم را می‌خواند و شرلوکی و گاتی بود و طبع لطیف و بزرگواری داشت خیلی خیلی تنگ می‌شود. از بدجنسی پرژن‌بلاگ هم، آن پست‌های وبلاگم که او برایشان کامنت گذاشته پریده‌اند. امیدوارم هرجا که هست سلامت و دلشاد باشد.

نظرات 2 + ارسال نظر
پرکلاغی جمعه 11 آبان 1397 ساعت 07:18

اینم اون کامنتم که هی خورده می‌شد:
نوشته بودم امیدوارم زهرای مهربان دوباره پیدا بشه. گاهی بعضی از خواننده‌ها گذری میان و تا مدتی با آدم همراهی می‌کنند و کامنت‌های مهربانانه‌ای هم می‌ذارن، ایمیل و آدرس وبسایتی هم از خودشون نمی‌ذارن و بعد از مدتی که دیگه سر نمی‌زنن آدم خیلی دلش براشون تنگ می‌شه.

مرسیییییییییییی منم امیدوارم یه وقت مناسب پیداش کنم.
اتفاقاً وبلاگ داشت و .. ولی یه چیزایی انگار بهویی باعث آزارش شده بودن. آرشیوش رو پاک کرده بود و ... الان البته بقایای وبلاگش هست تو اون سیستم خنده‌دار جدید پرژن بلاگ. ولی فکر کنم یکی از دلایل اصلیش به هم ریختن پرژن بلاگ باشه. مثلاً من اواخرش دوست داشتم یه پست اونجا بذارم آدرس اینجا رو توش اعلام کنم اما پستش نمی کرد. بیشتر به همین خاطر که اگر سر زد بدونه کجام.

پرکلاغی سه‌شنبه 1 آبان 1397 ساعت 20:20

من واسه این چند تا پست پایینی هم کامنت گذاشته بودم، فکر کنم اینترنتم خوردتشون


چه وحشتناک! زده بود 9نا کامنت جدید منم همه رو تأیید کردم و جواب دادم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد