چند ساعت پیش، ناگهانی، یک صحنه از خواب دیشبم را یادم افتاد: جایی بودم که حالوهوای کلاس زبان را داشت و چیزی از دنیای هری پاتر به انگلیسی مد نظر بود و من 4 مورد در ذهنم جان گرفت و ... جالب اینجا بود که «طلسم» یا «عنصری جادویی» مد نظر بود.
چند ساعت بعد از بیدارشدنم، اتفاقی جادویی و مطلوب رخ داد و در پی همان اتفاق، الآن در جعبة نامه-برقیهام، چیزی به اسم «...جادویی» دارم!
بعداً، اگر سرنوشت صلاح دانست، بیشتر درموردش مینویسم.
تعبیرش این شد که من امروز شروع کردم هری خوندن
آهاااااااا اینم تعبیر خیلی خوبیه!