وضعیت‌نگاری‌ـ عصر گرم تیر و پیاده‌روی

اینطورم که رفتنی، چون قرار بود نتیجة آزمایش را بگیرم و پیش دکتر بروم و کمی نگران بودم، آلبوم شهرام ناظری و چکناواریان جان را گوش می‌دادم و چنان حال‌وهوای ملکوتی‌ای بر من مستولی شده بود که نفهمیدم چطور راه را طی کردم و از خودم توقع عادی‌بودن داشتم.

برگشتنی، چون دکتر گفت چیزی نیست و در شرایط سخت پیاده‌روی کردی و ... دو دور دسپاسیتو نیوشیدم و در ذهنم کلی قر دادم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد