گمگشته‌ها؛ یکی در کنعان و دیگری خارج از آن

نقداً دو تا «الهام» گمشده دارم که به‌شدت دلم می‌خواهد پیداشان کنم و از احوالاتشان جویا شوم.

ـ درمورد یکی‌شان، به دوست مشترکی دست یافته‌ام که می‌تواند مرا از او مطلع کند. ولی نمی‌دانم خود «الهام» تمایل دارد یا نه.

ـ درمورد دیگری هم، می‌توانم در سفر بعدی به شمال، از طریق فامیلش که معلمم بود، جویا شوم. باید این احساس خجالت یا ترس یا هرچیز دیگر را کنار بگذارم و این‌بار صاف بروم در خانة معلم سابقم.