اوه مریلا! بدون خیالباف‌بودن چه چیزهایی را از دست داده‌ای!

2-3 روز پیش که دلم برای آن شرلی تنگ شده بود و با دیدن عکسش دلم هوای وطن لاهوتی‌ام (پرنس ادواردز) را کرد، طبق معمول همیشه که هنگام فن شریف اتوکشی سعی می‌کنم کار خوشایندی هم انجام بدهم، اپیسود اول سریال جدید آن را دیدم. oخب، از جهتی، یک‌هویی حجم زیادی از تیرگی را ریخت وسط و جزئیاتش با داستان اصلی فرق دارد اما به‌نظرم فرق‌هایش خوب و قابل‌تأمل است. اینکه شانصدبار هی آن شرلی بسازند، برای اینکه به‌راحتی در حلق بیننده جا بگیرد به تغییرات و نوآوری‌های خلاقانه‌ای نیاز دارد. الا بلنتاین (هنرپیشة فیلم قبلی آن) شیرین‌تر است اما این آن به محتوای این سریال بیشتر می‌آید. بیشتر از همه متیو را دوست دارم چون هنرپیشة نقش جسپر دیل (سریال قصه‌های جزیره یا همان به‌سوی اونلی) که حالا پیر و جاافتاده شده، نقشش را بازی کرده. مریلا هم دوست‌داشتنی است و گیلبرت و ریچل هم. جالب این‌جاست که دایانا، برعکس دایاناهای قبلی، مصمم‌تر و قوی‌تر از آن به‌نظر می‌رسد.

تا حالا فقط همان 4 اپیسود را دیدم که داشتمشان و خب، برای (دست‌کم) یک‌بار دیدن خوب است.


Image result for Anne 2017

و البته باید بگویم تیتراژ شروع سریال را خیلی خیلی دوست دارم؛ با آن روباه ابتدایی و هماهنگی موهای آن و جزئیات طبیعت و رنگ زرد و قرمز و قهوه‌ای و ...

Related image


فرندز را هم به اوایل فصل 3 رسانده‌ام!


اپیسود اول مستر مرسیدس خیلی خشن و تیره بود. نقطة قوتش خانة آقای کارآگاه پیر بازنشسته بود. یک خانة معمولی ولی از دید من دوست‌داااشششتنی!

Image result for mr mercedes tv house

درست است که از روی رمان استیون کینگ ساخته شده، با این حال، نمی‌توانم امیدوار باشم خوب و دیدنی و قوی باشد. نقداً که چندش بودنش مرا پس زده! یاد under the dome افتادم که سریالی از روی کتاب همین آقای نویسنده بود ولی تا نیمه‌های فصل 2 دیدمش.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد