آه که می‌زند برون، از سروسینه موج خون

بیشتر بادم‌ها (آدمیزادها؛ به‌زبان غ‌ب‌م یا غول بزرگ مهربان جناب رولد دال) برای کاری وقت می‌گذارند که قاعدتاً‌نباید.

حتی خود من بادمی‌ام که در این دنیا برای هیچ‌کاری‌نکردن (سلام پاتریک) هم وقت گذاشته‌ام؛ در حالی که در دنیایی موازی مشغول آرام‌کردن خودم بودم و در دنیای موازی دیگری به کشف و اختراع و خلاقیت مشغول.

گاهی فکر می‌کنم نتایج خیلی از اقداماتم در دنیاهای موازی مثل غبار کهشکشانی در فضایی بی‌سروته شناورند و به افق خیره شده‌اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد