بربط‌های آویزان از سرشاخه‌ها

امروز چیز جالب و هیجان‌انگیزی کشف کردم!

صبح دقایقی از تکرار برنامه‌ای در BBC را دیدم درمورد یهودیان. به جایی رسید که اشارة کوچکی به افرادی «رازوَر» داشت (این کلمه را الآن خودم انتخاب کردم چون فکر می‌کنم به چیزی که من درک کردم از آن نزدیک باشد). افرادی به نام «بئل‌شم» که نام‌های خدا را می‌دانستند و، به‌گونه‌ای، بخشی از اسرار الهی را در دل خود نگه می‌داشتند (؟) (باید بیشتر درموردش تحقیق کنم). بعد درمورد ریشة کلمة «اسم» گفت و من مُردم از هیجان! به یاد دارم استادمان سال‌ها پیش اشاره کرده بودند که «اسم» از واژه‌ای سامی («اشم») گرفته شده و در برخی کتیبه‌های هُزوارشی ایران ق‌ا (قبل/ پیش از اسلام) هنوز هم واژة «اشم» به چشم می‌خورد. در این برنامه گفته شد: «حروف کلمة "اسم" از حروف ابتدایی این سه واژة گرفته شده: "هوا" (الف) (شاید چیزی شبیه "ائر/ آئرو" در لاتین)، "آتش" (ش) (چیزی به ذهنم نمی‌رسد) و "آب" (م) (حتماً چیزی شبیه "ماء" عربی/ یا "میاه" که ممکن است شکل قدیمی‌تر برای"آب" باشد)». یعنی عناصر اصلی را کنار هم گذاشته‌اند تا پایة واژه باشد! و واژه در سنت مذهبی یهودی بسیار مهم و مقدس است («در ازل کلمه بود و کلمه با خدا بود« و ...).

... و دیگر هیچ‌چیز جز خارخار عشق به ذات واژه که بعد از مدتی دوباره در دل ذهنم افتاده!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد