آب و آرامش

ـ اوه! عجب آبانی شد امسال! انگار یک‌طورهایی در آن متولد شدم!

و دقیقاً در روزهای آخرش این تولد رخ داد. کل این ماه هم به وضع حمل تقریباً سنگین و جانکاهی گذشت. اما قرائن می‌گویند می‌توانم با خیال نسبتاً راحت به آیندة این فرزند نوزاده خوش‌بین باشم. فقط باید چهارچشمی مراقبش باشم و در تربیتش بکوشم! این از خود زایمان سخت‌تر است! چیزی زاییده‌ام که تا آخر عممممر بیخ ریشم مانده.