آن کتابهایی که قرار بود به خودم جایزه بدهم (برای چه؟ نمیدانم!) هنوز پیدا نکردهام اما خیلی اتفاقی یکی از رمانهای نویسندهی جدیدالعلاقهام را دیدم و بیمعطلی خریدمش.
بله، طاقت نیاوردم و با اینکه چندین کتاب نیمخوانده روی دستم ماندهاند، حدود 60 ص از این یکی را خواندهام و بهجرئت بگویم از آنهاست که میتواند با قدرت و نرمی کلماتش،مرا دنبال خودش بکشاند و کتاب را بهراحتی زمین نگذارم و... البته، در این زمینه، به شیطانِ «کار دارم ولی هرکاری میکنم تا دیرتر سراغ کارم بروم» هم مشکوک بودم اما اگر دست او در کار بود؛ چرا هیچ کتاب دیگری نه و فقط این یکی موفق شد؟ پس جادوی خودش است.
روحت شاد، جناب نویسنده!