نور مایل پاییزی

گودریدز یک‌طوری شده! فیلتر شده یعنی؟

ـ حدیث نفس جناب کامشاد را 2-3 روز پیش به‌پایان رساندم و احساس می‌کنم خروجم از مجرای واژه‌های آن با واردشدنم به آن فرق داشته!‌چیزی که ابتدای خواندن کتاب فکر نمی‌کردم رخ بدهد!

یک کتاب خاص متفاوت هم دیروز از کتابخانه برداشتم که ترجمة چنگ‌به‌دل‌زنی ندارد ولی نمی‌خواهم آن را بهانه کنم. چون متن سختی هم ندارد و باید دید خواندنش چطور پیش می‌رود.

سوگ مادر شاهرخ مسکوب را هم حدوداً 50 صفحه‌ای خوانده‌ام و خیلی تحت تأثیرش قرار گرفتم؛ آن همه احساسات انسانی که در جمله‌ها موج می‌زند و انسان‌هایی که در دنیای ما زندگی کرده‌اند/ زندگی می‌کنند با آن همه دنیاهای درونی و ...

اژدهای درونم هم می عینکش را روی بینی‌اش به بالا هل می‌دهد و می‌گوید: تو قرار نبود کمی جدی‌خوانی داشته باشی؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد