شهریور 86

آخرین اژدها

مدتی پیش از شبکۀ چهار برنامۀ مستندی به نام « آخرین اژدهایان » پخش شد که به ارتباط خزندگان امروزی و افسانه هایی که از اژدها در بین مردم ملل مختلف باقی مانده ، اشاره می کرد . بخش هایی از آن برنامه این جا نقل می شود :

به طور کلی پیدا شدن فسیل ها و استخوان های مربوط به جانوران عظیم الجثه مانند دایناسورها ، سبب شده مردم قدیم وجود اژدها را در ذهن خود شکل دهند و باور کنند . 

دو دسته اژدها در اذهان شکل گرفته ؛ یکی خوب و یکی بد . اژدهای شرق ، حیوانی بلند مرتبه و نگاهبان سرزمین های افسانه ای به شمار می رود .

امروز اژدها نشانۀ عقل ، شانس و خوبی ست . آنها به واقع مورد احترامند و منزلتی خداگونه دارند . در برابر اژدهای خوب شرقی ، اژدهای غربی مظهر پلیدی و جنایت است . این دیدگاه در بین مسیحیان قدیمی قوّت بیشتری داشت . کشتن اژدها نشانۀ پیروزی مسیح بر شیطان بود .

اژدهای قرون وُسطی با دندان های بزرگ تهدیدی خطرناک برای پهلوانان افسانه ای بوده است . یکی از داستان های قدیم اروپای شمالی دربارۀ شجاعت پهلوانی افسانه ای موسوم به زیگفرید جنگجوست که در آن زیگفرید برای دستیابی به یک گنج بزرگ ، باید اژدهایی وحشتناک را از بین می برد . پس از کشتن اژدها ، زیگفرید لباس رزم را از تن درآورد . خود را در خون اژدها شست که خاصیت جادویی داشت ، تا بدین ترتیب روئین تن شود و جاودان بماند . اما برگی که در هنگام استحمام بر روی پشت او [ بین دو کتفش ] افتاد ، مانع جاودانگی او شد . اگرچه زیگفرید جاودان نماند ، افسانۀ اژدها همچنان تا امروز پابرجاست .

[ * ضحاک نیز برای رسیدن به بی مرگی و جاودانگی ، در حوضچه ای از خون خود را شست . شاید به همین دلیل باشد که فریدون ، او را نکشت ؛ بلکه در کوه البرز به بند کشید تا در آخرالزمان از بین برود .

از طرف دیگر همۀ روئین تنان نقطه ضعفی دارند : هنگامی که مادر ِ آشیل او را برای روئین تن شدن در رودخانه شست و شو میداد ، چون پاشنۀ پاهای او را در دست گرفته بود ، آن قسمت از بدن او از آب رودخانه مرطوب نشد . سرانجام پاریس در جنگ تروا ، باتیری که به پاشنۀ پای آشیل زد ، وی را از پای انداخت . اسفندیار نیز در کودکی ، هنگام استحمام در آبی که وی را جاودانه می کرد ، چشمان خود را بست . از این رو بود که رستم توانست با پرتاب تیری به سمت چشمان او ، وی را از میان بردارد . ] 

شاید مارهای امروز شکلی ظریف تر از مشخصه های اژدها را داشته باشند : علائم عجیب روی پولک ها ، زبان دوشاخ لرزان ، چشمان نافذ ، سرهای شگفت انگیز و قدرت تغییر شکل و ناپدید شدن . این مشخصه ها باعث شده است که مردم به اژدهای شرق احترام بگذارند و حتی تا امروز نیز آن را نماد حمایت و قدرت نگاه دارند .

استخوان اژدها در بازارهای چین ، به جهت خواص دارویی اش از اقبال خوبی برخوردار است . مردم بر این اعتقادند که آسیاب شدۀ آن موجب تقویت می شود ، اعصاب را آرامش می بخشد ، به خوابیدن کمک می کند ، روح معنویت را اعتلا می دهد و افسردگی را از بین می برد . مثل اژدهای شرق ، داروهای چینی نیز در مدار همنوایی و همکاری جهان طبیعت می گردند .

اژدهای مارگونۀ شرقی مشخصه های غیر مارگونه نیز دارد . استعداد و دندان . شاید اکتشاف چنگال های عظیم را بتوان در ایجاد ذهنیت ِ وجود اژدها مقصّر دانست . ولی احتمالاً آن ها هم بازماندۀ جانوران پیش از تاریخ هستند .

بناهای تاریخی گویای جایگاه خاص این جانور در تاریخ زندگی انسان است . مصریان باستان به احترام این جانور _ که از او وحشت داشته ،  او را محترم می شمردند _ معابد متعددی در کرانۀ رود نیل ساخته اند . این جانور خدای خاص خود را داشت : سوبیک ، خدای تمساح . در برخی از این معابد کاهنان نمایش هایی از غذا دادن به تمساح اجرا می کردند . اژدهای سوبیک در نیل بزرگ مسکن داشت . مصریان باستان بر این باور بودند که از دیدگاه خدایان ، انسان و حیوان ارزش یکسانی دارند و آثار باستانی بازمانده از آن دوران ، خود گواه این مُدّعا هستند . از طرف دیگر آن ها به جانوران برتر نیز باور داشتند . دیوارهای مقبرۀ پادشاه آمِن هو تپ نشان دهندۀ تصاویر مارهای بالدار است که هم اندازۀ انسان هستند . بنابر باور مصریان باستان ، زمین در تملّک مشترک آدمیان و جانوران است . سازندگان این مجسّمه ها هرگز تصوّر نمی کردند که آیندگان ِ آن ها ، تمساح های مقدّس را تا حدّ نابودی شکار کنند . هم زمان با برپایی این دوره از امپراتوری مصریان ، در سرزمین ایران نیز تمدّن جدیدی شکل می گرفت .

در رودهای بابل ، دروازۀ معروف ِ ایشتار از دل خاک بیرون آورده شد . این آثار به تصاویر سه حیوان آراسته بود ؛ شیر ، سگ های وحشی و حیوانی ناشناخته دُم و گردن دراز ، پوست پولکی شکل و یک شاخ . این موجودِ افسانه ای شاید بر مبنای داستان های مسافران شکل گرفته بود . بابـلی های آن دوران به افریقای استوایی سفر می کردند و شاید داستان اژدها از آن جا سرچشمه گرفته باشد . حتی مردم محلّی آن جا امروز نیز بر این باورند که میکولی مِمبۀ خوفناک هنوز در اعماق جنگل های گرم و مرطوب و در برکه های لیکوالا زندگی می کند . داستان های مربوط به وجود اژدهای آبی را به سختی می توان به اثبات رسانید ولی مستندات زیادی وجود دارد که حاکی از وجود جانوران دریایی عظیم الجثه است .

داستان های غربی مملو از موجوداتی ست که بدن هایی کشیده و مارگونه دارند . رومی ها علامت اژدهای مارگونه را برای خود انتخاب کرده اند . با گسترش امپراتوری روم ، کـِلت ها نیز این علامت را پذیرفتند که امروز بر پرچم ملّی ولز دیده می شود .

در بیرون از کلیسا اژدها نشانه قدرت و شجاعت بود . رومی ها در زیر ِ نشانه های اژدها شکل ، رژه می رفتند . تصویر اژدها بر روی سپر ِ جنگاوران نشانۀ حامیان روم بود . پیش از آن در شمال ، وایکینگ ها _ جنگاوران دریا _ مجسمۀ سر ِ اژدها را در پیشانی ِ کشتی های خود قرار می دادند تا بدی ها را از خود دور کنند و در دل دشمنان هراس بیفکنند . داستان های زیادی از اژدهایان ِ دریایی ترسناک تألیف می کردند و بر این باور بودند که با اشکال و مجسمه های آن ها می توانند اژدها را در محلّ خود نگه دارند .

اژدهای غربی ، بر خلاف اژدهای شرقی ، بال دارد . آزتک ها به احترام خدای مارگونه و بالدار خود ، نام او را بر بزرگترین دایناسور پرنده نهادند . در دنیای امروز مارمولک هایی با بال های ظریف و کوچک وجود دارند که شاید منبع این ذهنیّت ، یعنی بالدار بودن اژدها ، شده اند . اژدها نمادی محترم برای تمدن های باستانی امریکای جنوبی نیز بوده است . خدای مارگونۀ مایا ها به نام کوکولپان ، هیبتی چون مار گـُزیده بود ؛ درست مانند اژدهای چینی ها . مایا ها نیز همچون مصریان باستان ، طبیعت را محترم می شمردند و حیوانات را می پرستیدند . اما فرهنگشان نیمه ای تاریک نیز داشت . جنگ و قربانی کردن انسان بخشی از زندگی روزمره شان بود .

خزنده هایی به نام ایگوانا ، شاخ ها و تاج هایی دارند که در تصاویر مربوط به اژدهایان مشاهده می شوند .

در شهرها و روستاهای اروپا تصاویر اژدها مشخصه های یکسانی دارند . اژدهای غربی چنگال هایی مانند چنگال های شیر دارد که در نبرد بتواند از آن ها استفاده کند . اژدها معمولاً تجسّمی از نبرد میان خوبی ها و زشتی هاست . برخی دانشمندان بر این عقیده اند که انسان از خزندگان وحشتی ذاتی دارد . اما این وحشت از کجا سرچشمه گرفته است ؟ آیا دورانی در زندگی بشر بوده است که انسان و خزندگان کوه پیکر رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند ؟

در استرالیا زمان و مکانی وجود دارد که شاید روزی در آن ، انسان و اژدهایان عظیم الجثه با یکدیگر مقابله کرده اند . اَوریجن ها حدود چهل هزار سال پیش به این قارّه پا نهادند . تقریباً در همان دوران یک مارمولک غول پیکر به نام مِگــِلینیا _ با طولی بیش از پنج متر و وزنی بیش از نیم تُن _ در این سرزمین نامهربان زندگی می کرده است . این جانور احتمالاً از جانورانی که به اندازۀ اسب های آبی تنومند بودند تغذیه می کرده ، از حمله به انسان و خوردن او ابایی نداشته است .

در برخی جزایر اندونزی عموزاده های نیبولــِنیا زندگی می کنند که در واقع آخرین اژدهایان به شمار می آیند و بزرگترین مارمولک های روی زمین اند . نامشان اژدهای کُمودو است با طولی بیش از سه متر . آن ها اغلب لاشخورند و تا کنون گزارشی از حملۀ آن ها به انسان دریافت نشده است . امروز نسل این جانور توسط انسان به خطر افتاده است . آیا آن ها نیز روزی به افسانه ها خواهند پیوست ؟

بازدم اژدهای کمودو متعفن است . بازدم اژدهای افسانه ای نیز دود به همراه دارد . اژدهای افسانه ای با نفس خود آتش به بیرون می دهد . در زندگی واقعی تنها یک جانور وجود دارد که نامش با آتش همراه است و آن سمندر ِ آتش است . مردم قرون وسطی بر این باور بودند که این جانور حتّی می تواند آتش ایجاد کند . این در حالی است که رنگ های روی بدن او به شکارچی می فهماند پوست بدن حیوان ، زهرآبه هایی بدمزه دارد . البته این گونه اعتقادات در مورد سمندر مدتهاست که ازبین رفته است . اما باور ِ اژدهایان از قدیم در اذهان شکل گرفته است و علم به ما آموخته که هیولاهای گذشتۀ پدران و اجداد ما ، اژدهایان امروزند . تمامی این جانوران شکل دهندۀ باور آدمی در مورد اژدها هستند . اژدها جانوری افسانه ایست که علم توجیهی برای آن ندارد . میراث در برابر گذشت زمان و تاریخ مقاومت کرده است ولی آیا می تواند برای همیشه باقی بماند ؟

ممکن است که اژدها دندان ها و چنگال هایش مانند خزندگان امروز باشد ، اما این خزندگان بر خلاف اژدها ، به دفاع از خود در برابر فشارهای انسانی قادر نیستند . در ذهن انسان اژدها همواره یک نیروی نابود ناشدنی به شمار می رفته و فقط قوی ترین و شجاع ترین افراد می توانستند او را شکست دهند . در واقع آیندۀ خزندگان امروزی در دست ماست . ما توانسته ایم در طی قرون و اعصار اژدهای افسانه ای را زنده نگه داریم . اما آیا می توانیم اژدهایان ِ زندۀ امروز را برای آیندگان ، زنده نگاه داریم ؟ 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد